سروده ای از حضرت ایت الله سید حسین شمس
به خال روى نكويت، نما تو مهمانى
دو چشم پر رمدم را تو اى كريم پور كريم
جمال خوشخط و خال چو دلربايت را
ز پشت پرده نشان ده، بهر صديق و حميم
نسيم روحفزاى جمال نيكويت
حيات تازه دمد روح و جسمهاى رميم
روا مدار تو حرمان عاشق رويت
كه چيند او گلى از گلشن جمال پر ز شميم
ضيافتم بنما لحظهاى به گوشه چشم
ملاطفت بنما، چون تو راست لطف عميم
اگر كنى تو نگاهم، دمى به گوشه چشم
مس وجود شود، گوهرى ثمين و يتيم
دخيل در همۀ ماسوى وجود تو است
ولىّنعمه تويى، بعد آن غنىّ كريم
رهين هستى تو، خاكى است و افلاكى
تمام پردهنشينان عرش و ملك عظيم
بدون هستى تو، هستى دگر نسزد
عطا شود ز خداوند قسط و عدل و حكيم
به يُمن هستى تو، ماورا خورد روزى
بقاى عالم بالا، زمين و عرش عظيم
در آرزوى نگاه جمال نيكويت
روا مدار نگردد نصيب، اين نعيم عظيم