دکتر محمدرضا عارف در گفتوگویی با سایت جماران انجام داده است او در این سایت به مسایل مختلفی از جمله خاطراتی از امام، انقلاب فرهنگی و گزارش صد روزه روحانی پرداخته است.
به گزارش سایت تحلیلی و خبری بینانیوز ، به نقل از ایسنا، مهمترین بخشهای این مصاحبه به این شرح است:
– خدا رحمت کند پدرم را، یک عکس کوچک که مربوط به سال 42 بود و امام در حال سخنرانی برای عدهای از مردم بودند، در مغازه کنار میزش نصب کرده بود. گاهی اوقات پاسبانها یا کسبه یزدی میآمدند و میگفتند نمیخواهی این عکس را برداری؟ اما ایشان همیشه این عکس امام کنار میزش بود. من هم از وقتی که خود را شناختهام، به امام افتخار میکردم و مقلد ایشان بودم. من در دوره دانشجویی حتی به خود اجازه نمیدادم که در نظرات امام چالش کنم. یک خاطرهای هم در این زمینه دارم که چند وقت پیش مجددا برای آیتالله موسوی اردبیلی تعریف کردم و ایشان خیلی خندیدند؛ ایشان قبل از انقلاب در مسجد امیرامؤمنین(ع) امام جماعت بودند … در آن زمان من بورسیه شده بودم و میخواستم به آمریکا بروم. در خرداد 54 یکی از دوستان به من گفت آقای خمینی دانشجویان مسلمان را منع کرده است که به آمریکا بروند. من هم تصمیم گرفتم که نروم، اما یکی از دوستان گفت شاید این نقل قول درست نباشد. لذا تصمیم گرفتم نزد آیتالله موسوی اردیبلی که خدمتشان ارادت داشتیم بروم و در این مورد بپرسم. بعد از نماز از ایشان پرسیدم، گفتند «هرکس گفته غلط کرده که گفته؛ شما بروید!» یعنی امام این قداست را نزد ما داشتند که اگر بگویند خارج نروید، نمیرفتیم. همان قداست و جایگاه بود که همه مردم را بدون هیچ چالشی پشت سر امام آورد. من به عنوان یک دانشجوی خارج از کشور میگویم که همه دانشجویان، حتی مارکسیستها شکی در جایگاه امام نداشتند و ظرفیت امام بود که باعث شد انقلاب ناباورانه و در یک فرصت کوتاهی به پیروزی برسد.
– باید تلاش شود ابعاد شخصیتی ایشان (امام) در همه زمینهها مطرح شود؛ اگر کسی با امام مخالفت کرد سریعا چماق ضد ولایت و ضد امام را بلند نکنیم؛ نه! برای اینکه بعد معنوی باز شود، انتقادات هم مطرح شود. عظمت امام باید به خوبی بیان شود و این هدف با یک سخنرانی «متکلم وحده» تحقق پیدا نمیکند. باید در قالب میزگردها و بحثهای چالشی اندیشه ایشان بررسی شود و حتی اگر کسی مخالف بود حرف خودش را بزند.
– در همه دورهها پیروزی کوتاه مدت مد نظرمان بوده است، نماینده مجلس دغدغهاش این بوده که چهار سال دیگر دوباره رأی بیاورد، دولتی که روی کار آمده دغدغهاش این بوده که 6 ماه بعد گزارش دهد، به موضوعات سطحی و نمایشی پرداختیم نه اصولی! فعالیت بر اساس مبانی و انجام امور زیربنایی، 20 سال دیگر جواب میدهد، نه 6 ماه دیگر. روزمرگی به ویژه در دانشگاهها و حفظ فضای خموده و آرام در دانشگاهها در دستور کار دانشگاهها در سالهای اخیر قرار گرفت.در حقیقت فضای دانشگاه را بیجهت امنیتی کردند.
– فضای امنیتی که در دانشگاه حاکم شده است بیشتر ناشی از تنگ نظری مسئولین ذیربط در دانشگاهها است… در دانشگاه صورت مسئله را پاک کردیم و نتوانستیم سوال دانشجو را جواب بدهیم، چماق کمیته انضباطی و اخراج را بلند کردیم و فضای امنیتی را به وجود آوردیم که هیچ کس در این سالهای اخیر برد نکرد… ما باید بپذیریم که در کنار فرهنگ غنی اسلامی، ایرانی هستیم. فرهنگ ایرانی تک بعدی بودن را نمیپذیرد. بچههایی که در یک فضای باز تربیت شوند و زمینه برای رشد و ارتقاء آنها فراهم شود خوب هم درس میخوانند، خوب هم کار فرهنگی میکنند و یک فرد مفید و درد آشنا برای کشور تربیت خواهند شد… هنوز برخی تلاششان این است فضای امنیتی را در دانشگاه حفظ کنند، این قطعا به ضرر خودشان هم هست.
– ما در این 8 سال به دنبال پاک کردن صورت مسئله در دانشگاه بودیم. بعد آقایان میگویند ببینید دانشگاه چقدر آرام است؟ قبرستان از همه جا آرامتر است! ما قبرستان نمیخواهیم؛ ما دانشجوی پر نشاط مطالبهگر و حتی پرخاشگر میخواهیم. البته رئیس دانشگاه هم باید ظرفیت هضم این پرخاشگری را داشته باشد واخراج را چماق نکند. بپذیرد که دانشجو جوان است و در راستای مطالباتش پرسشگر است حقش هم هست.
– مشکل دانشگاه ما این شده است که جریانات سیاسی خارج از دانشگاه میخواهند نمایندگانی در دانشگاه داشته باشند میخواهند جبران مافات کنند. متاسفانه دانشگاه را نمیشناسند و لذا دخالت آنها در دانشگاه یعنی به هم ریختن آن. دانشگاه و دانشجو نباید یک جریان خاص سیاسی و یک حزب سیاسی را نمایندگی کند.
بر این باوریم که دانشگاه باید به جامعه خط بدهد؛ نه این که یک جریان چند نفره خارج از دانشگاه به خاطر قدرتش بخواهد نمایندگانی در دانشگاه داشته باشد. دانشگاه باید در چارچوب جهتگیری خودش اول مطالبات صنفی دانشگاه را پیگیری کند و بعد هم مطالبات جامعه را. جوان خودش را نماینده جامعه میداند؛ جوان باید مطالبات جامعه را پیگیری کند. جوان وظیفه خودش میداند که اجرای برنامههای پیشرفت و تعالی جامعه را پیگیری کند.
– وقتی معاون اول بودم، جریانی در حال نفوذ در دانشگاه بود که من خیلی نگران بودم. یکی از بزرگان آن جریان را خواستم و گفتم به عنوان یک دوست و برادر میگویم که این مسیری که شما دارید می روید حتی خود این تشکل را که میخواهید در دانشگاه راه بیاندازید تهدید میکند. آنها آن تذکر را گوش نکردند و میبینیم که به چه نتیجهای رسیدند.
– نمیتوان انتظار داشت که در صد روز اول (دولت روحانی) اتفاقی بیافتد. در یکی از مناظرهها از من پرسیدند که در کوتاه مدت چه کار میکنید؟ گفتم در سال 92 نمیتوان انتظار تحول و بهبود قابل ملاحظهای داشت. من مجری بودجهای خواهم بود که در تدوین و تصویب آن نقشی نداشتهام. انبوهی از مسایل و مشکلات از سالهای قبل باقی مانده است. من در سال 92 جلوی روندهای غلط را میگرفتم، جریانات اشتباه را اصلاح میکردم، ساختارهای به هم ریخته را دوباره سامان میدادم و جهت گیریهای دولت در بخشهای مختلف به خصوص در زمینه تورم و اصلاحات ساختاری، روابط خارجی و… انجام می دادم و حرکت برنامهای برای پاسخگویی به مطالبات و وعدههای داده شده را از آغاز سال 93 شروع میکردم.
./.