فارغ از نتایج حاصل از گفتوهای هسته ای، آنچه که باید به آن توجه کرد اثرات جانبی این توافق است که بیش از هر کسی برای ایران سودمند بوده است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری بینا نیوز به نقل از سرویس سیاسی خرداد – عزیز حاتم زاده : از زمان انعقاد توافقنامه ژنو و تدوین برنامه اقدام مشترک از سوی ایران و گروه 5+1، تحلیلها و تفسیرهای گوناگونی درباره متن و مواد این توافقنامه صورت گرفته است . دامنه تحلیلها در این زمینه از مجلات و محافل علمی و آکادمیک تا نهادهای سیاسی و مطبوعات و رسانههای مختلف در ایران و کشورهای غربی به ویژه آمریکا را در بر میگیرد.
گروههای تندرو چه در ایران و چه آمریکا هرکدام دولت کشور خود را بازنده میدان قلمداد میکنند و به گونهای متن توافقنامه را تفسیر میکنند که حزب و جناح حاکم و در واقع رقیب داخلی خود را بازنده مذاکرات نشان دهند. برخی از این مخالفتها هم با هدف بلندمدت به بن بست کشاندن مذاکره و احتمال توافق صورت میگیرد. محافل آکادمیک نیز با احتیاط و تامل بیشتری به تفسیر متن توافق میپردازند و دیدگاههای مختلفی در این زمینه ارائه میشود. نفس تفسیرپذیر بودن قراردادهای حقوقی از یک سو و این موضوع که هر طرف قرارداد را در راستای منافع خود تفسیر میکند از سوی دیگر، زمینه ارائه تفاسیر مختلف از متن توافقنامه ژنو را تقویت میکند.
با این حال، اکثر کارشناسان معتقدند که در توافقنامه ژنو نباید به دنبال طرف پیروز و شکست خورده گشت چرا که اساسا طرفین امتیاز خاصی به یکدیگر ندادهاند بلکه صرفا برخی اقدامات خود را متوقف کردهاند و هدف اصلی آنها نیز اعتمادسازی اولیه و فراهم کردن فضا برای “توافق نهایی” بوده است. در واقع، میتوان گفت که توافق ژنو به نوعی تمرین برای یک توافق بزرگتر است. و به نظر میرسد با وجود بدبینیها و کارشکنیهای فراوان، دوطرف بر اراده و عزم خود برای ادامه مسیر با ثبات و مستحکم ایستادهاند و تا کنون نیز در این راه موفق بودهاند.
اما آنچه که نباید از آن غافل شد، اثرات و پیامدهای جانبی توافقنامه ژنو به ویژه برای جمهوری اسلامی ایران است. اثراتی که اگر بیشتر از خود توافق دارای اهمیت نباشند، کمتر از آن نیز نیستند.
اثراتی که امروز در تمام ابعاد اقتصادی و سیاسی قابل مشاهده است و نمیتوان آن را انکار کرد. اگرچه گروههای مخالف دولت در داخل جمهوری اسلامی ایران تلاش میکنند تا دستاوردهای جانبی توافقنامه ژنو را نادیده بگیرند و یا کم اهمیت جلوه دهند، اما این واقعیتی است که امروزه بیش از هر کسی لابیهای صهیونیستی و تندروهای آمریکایی را نگران کرده است.
حتی دولتمردان آمریکا، که بر لزوم پایبندی به تعهدات خود و تداوم مذاکره با دولت ایران تاکید دارند و با اعمال تحریمهای جدید از سوی کنگره به شدت مخالفت کردهاند، نیز ناچار شدند به این مساله واکنش نشان دهند. این موضوع به این معناست که حتی دولت این کشور هم تصور نمیکرد که توافقنامه ژنو میتواند فراتر از آن چیزی که در متن آمده است، روند تحولات را به سود ایران تغییردهد.
توافق ژنو، فارغ از متن آن، توانست فضای بینالمللی و منطقهای را به سود ایران تغییر دهد. همان فضایی که تبدیل به بستری برای انعقاد قطعنامههای ظالمانه شورای امنیت بر ضد ایران و ترویج ایران هراسی و ایده حمله نظامی به ایران شده بود. برخی از مهمترین دستاوردهای جانبی این قرارداد برای جمهوری اسلامی ایران عبارت اند از:
الف: شکست پروژه ایران هراسی
واقعیت این است که جبهه غرب به رهبری آمریکا و با تلاش اسرائیل در طی ده سال گذشته توانسته بود ایران را در سطح منطقه و جهانی به عنوان یک تهدید امنیتی معرفی کند. این پروژه امنیتیسازی ضمن همراه کردن اروپا برای اعمال تحریم و فشار بر ایران، روسیه و چین را نیز متقاعد کرده بود که از قطعنامههای تحریمی شورای امنیت علیه ایران حمایت کنند. دولتهای منطقه بیش از پیش ایران را به عنوان یک عامل تهدید کننده و دشمن خود تصور میکردند. در نتیجه پروژه ایران هراسی طی این سالها، میزان نگرانی افکار عمومی در اروپا و آمریکا از برنامه هستهای ایران و همچنین میزان موافقت با استفاده از گزینه نظامی بر ضد ایران افزایش یافته بود (Transatlantic Trends, 2003-2010).
رویکردها و شعارهای تحریک کننده و تهدیدآمیز دولت قبلی نیز بهانه لازم را برای دنبال کنندکان سیاست ایرانهراسی فراهم میکرد. نگرانی فزاینده جهانی از برنامه هستهای ایران و انزوای این کشور در عرصه بینالمللی تا پیش از روی کار آمدن دولت جدید، موضوعی است که بر هیچ کسی پوشیده نیست.
اما با روی کار آمدن دولت جدید و جایگزین کردن سیاست تنشزدایی به جای اقدامات تنشآفرین گذشته، به تدریج زمینه برای تغییر این فضا مهیا شد. مواضع ریاست جمهوری در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل و عزم جدی دولت تدبیر و امید برای انجام مذاکرات سازنده و هدفمند درباره برنامه هستهای ایران، چهره جدیدی از این کشور ارائه داد که چندان مطابق تبلیغات مجریان پروژه ایران هراسی نبود و فلسفه وجودی این سیاست را زیر سوال برد.
رئیس جمهور و وزیر خارجه جدید ایران با خنده و اعتماد به نفس از مذاکره، صلح و ثبات صحبت میکردند. اما بدون تردید چیزی که ضربه کاری را به پروژه ایران هراسی و طرفداران آن وارد کرد، انعقاد قرارداد ژنو بود. قراردادی که نشان داد اولا ایران به دنبال سلاح هستهای نیست، دوما بازیگری عقلایی است که میتوان با آن مذاکره و گفتگو کرد، سوما آمادگی کامل دارد تا درباره برنامه هستهای خود اعتمادسازی کند. همه این مسائل با آن “ایرانِ امنیتی” که در طی این سالها مجریان این پروژه با کمک سیاستهای دولت قبلی توانسته بودند ایجاد کنند، نا همخوان بود.
نتیجه این شد که دیگر کمتر رهبر اروپایی را میتوان دید که ایران را تهدید نظامی کند یا درباره برنامه هستهای آن اعلام نگرانی بکند، سفرهای دیپلماتیک به ایران افزایش یافته است، شرکتها و سرمایهداران خارجی برای حضور در ایران از هم سبقت میگیرند و مهمتر از همه این که امروز این طراحان اصلی سیاست ایران هراسی چه در سطح بینالمللی و چه در سطح منطقهای (تندروهای آمریکایی، اسرائیل و عربستان) هستند که در انزوا قرار گرفته اند.
ب: تغییر ائتلافها و تحولات منطقهای به سود ایران
نکته دیگر که از اثرات جانبی توافق ژنو است، تغییر الگوهای ائتلاف در منطقه به سود ایران است. ترکیه از نخستین کشورهایی است که با انعقاد توافقنامه ژنو و بهبود نسبی روابط ایران با غرب تلاش کرد که خود را بیش از پیش به ایران نزدیک کند.
این کشور که تا دیروز در کنار عربستان ائتلاف ضد ایران را در موضوع سوریه تشکیل میداد، با خودداری آمریکا از حمله به سوریه و احتمال نزدیکی ایران و آمریکا به صورت محسوسی موضع خود را در قبال بحران سوریه به تدریج تغییر میدهد و به نظر میرسد که در آینده بیش از آنکه با عربستان هماهنگ باشد، سیاستهای خود را با ایران همگونتر سازد. سفر وزیر خارجه و نخست وزیر این کشور به ایران ظرف یک ماه از عزم این کشور برای تقویت روابط خود با ایران و هماهنگی بیشتر با این کشور در تحولات منطقهای حکایت دارد.
ج: تلاش روسیه برای نزدیکی بیشتر به ایران
سیاستهای گذشته و تنش فزاینده با آمریکا و اروپا ایران را ناگزیر کرده بود که در روابط خود با روسیه به شرایط این کشور تن دهد. روسیه با توجه به موقعیت انحصاری خود در رابطه با ایران، از این کشور به عنوان کارت بازی استفاده کرده و روابط خود را با ایران صرفا مطابق با اقتضائات منافع خود تنظیم میکرد.
توافق ژنو اما بیش از هر کشور دیگری روسیه را نگران کرد. نزدیکی ایران و آمریکا و احتمال برقراری مجدد رابطه بین دو کشور، از دید مسکو میتواند منافع اقتصادی، سیاسی و نظامی این کشور را تهدید کند. بنابراین، دولت پوتین با آگاهی از این موضوع کمیته ویژهای را برای بررسی و تقویت روابط روسیه با ایران تشکیل داده است تا این کشور نیز از قافله کشورهایی که میخواهند روابط خود را با ایران گسترش دهند، عقب نماند. روسیه دیگر مانند گذشته نمیتواند شرایط خود را بر ایران تحمیل کند.
بنابراین، فارغ از متن توافقنامه ژنو و مفاد آن، آنچه که باید به آن توجه کرد دستاوردها و اثرات جانبی این توافق است که بیش از هر کسی برای ایران سودمند بوده است. هرگونه تحلیل و تفسیر توافقنامه ژنو باید با لحاظ کردن این اثرات جانبی همراه باشد.
انتهای پیام