به قلم سردبیر: دانشگاههاي آذربايجان غربي در رشته هاي مختلف و گرايشهاي مرتبط کشاورزي سالانه دانشجو ميپذيرد و همه ساله داوطلبان کنکور در اين رشتهها پذيرفته شده و مشغول تحصيل ميشوند ولي به نسبت ورودي اين رشته در دانشگاهها زمينه اشتغال در بيرون و در بازار کار استان فراهم نيست.
اقتصاد كشور از 3 بخش كشاورزي، صنعت و خدمات تشكيل شده كه در حوزه صنعت موانع و مشکلات عديده است و بايد براي آن برنامه ريزي بلند مدتي انديشيده شود اما ايران اسلامي در كشاورزي و محصولاتي مانند زعفران، پسته، خرما و خاويار در دنيا حرف اول را ميتواند بزند، اما متأسفانه به بخش كشاورزي اهميت درخور توجه نشده است. اين عامل باعث شده سرمايهگذاران رغبتي به سرمايهگذاري در بخش كشاورزي نداشته و مهاجرت از روستاها به شهر اتفاق افتد و باعث بيكاري مهندسان جوان كشاورزي شده است.
آذربايجان غربي به دليل شرايط ويژه براي کشاورزي از جمله زمين حاصلخيز و منابع آبي و همچنين آب و هواي معتدل يکي از قطبهاي اصلي کشاورزي کشور محسوب ميشود.
دانشگاههاي استان نيز در رشته هاي مختلف و گرايشهاي مرتبط کشاورزي سالانه دانشجو ميپذيرد و همه ساله داوطلبان کنکور سراسري و حتي دانشگاه آزاد در اين رشتهها پذيرفته شده و مشغول تحصيل ميشوند.نيم نگاهي به وضعيت اشتغال و آمار بيکاران اين رشتهها نشان ميدهد که متأسفانه به نسبت ورودي اين رشته در دانشگاهها زمينه اشتغال در بيرون و در بازار کار فراهم نميشود.
کارشناسان اقتصادي معتقدند که يكي از دلايل اين مشكل اين است كه نگاه ويژه به بخش كشاورزي وجود ندارد و در كنار آن بستر اشتغال براي مهندسان كشاورزي فراهم نشده و سازمان نظام مهندسي كشاورزي خود را متولي اشتغال اعضا نميداند.
آمارها نشان ميدهد، در حالي كه بيش از 125 هزار مهندس كشاورزي عضو سازمان نظام مهندسي كشاورزي کشور شدند، بيش از 65 هزار نفر آنها بيكارند يا كارهاي غير مرتبط انجام ميدهند. اين تعداد عضو سازمان نظام مهندسي كشاورزي و منابع طبيعي ثبت نام كردهاند كه بيش از نيمي از آنها بيكار بوده يا مشاغل غير مرتبط و كارهاي بدون آينده شغلي دارند.
اين در حالي است که نگاهي به وضعيت رشته هاي مهندسي عمران و ساختمان نشاني ميدهد که زمينه هاي مناسب و سرمايه گذاري متناسبي در حوزه مسکن در کشور فراهم شده است. به عبارتي در بخش مسكن براي ساخت آپارتمان 30 متري نياز به مهندس ناظر دارد و اين در شرايطي است که در بخش كشاورزي ميليونها هكتار زمين با صدها ميليارد تومان زير كشت ميرود، اما نيازي به مهندس ناظر كشاورزي پيدا نميكنند.
برخي بر اين باورند که يك ايراد به نظام آموزش عالي در بخش كشاورزي كشور وجود دارد كه كشاورزي يك شغل تجربي است و مهندس كشاورزي در زمان تحصيل بايد علاوه بر مطالب نظري در عرصه توليد حضور داشته باشد، تا بتواند با كار آشنا شده و زمينه جذب او فراهم شود.
از سوي ديگر نگاه به سازمان نظام مهندسي كشاورزي يك نگاه وابسته به دولت است زيرا از بين 11 نفر اعضاي شوراي مركزي 4 نفر انتصابي دولت و 7 نفر انتخابي هستند كه از بين اين تعداد نيز اكثرا مديران دولتي انتخاب ميشوند.
همچنين نگاه به بخش كشاورزي و سازمان نظام مهندسي اينگونه است كه همه كارها را دولت انجام دهد در حالي كه 98 درصد سرمايهگذاري و توليد بخش كشاورزي توسط غير دولت انجام ميشود اما مهندسان عضو سازمان نظام همچنان علاقمند به دنبالهروي از مسئولان دولتي هستند.
اين در حالي است که كشاورزي بدون مهندسي حالت معيشتي پيدا كرده و سودآور نيست و اگر مهندس به سمت توليد نرود و چشم به ساختمان شيشهاي وزارت جهاد كشاورزي و بخش دولتي بدوزد، نميتواند مهندس باتجربه شود يا مشغول كار شود.
در حال حاضر 150 هزار مهندس کشاورزي وجود دارد که از بين آنها 120 هزار نفر بيکار هستند و ميتوان با توسعه بخش کشاورزي بسياري از اين مهندسين را در رشته خود جذب کار کرد.
کارشناسان اقتصادي معتقدند که دولت بايد برنامهريزي كند كه مهندسان كشاورزي اين كار بتوانند در عرصههاي كشاورزي ساير كشورها مانند آفريقا و كشورهاي حاشيه خليج فارس حضور پيدا كنند.