“دولت سوریه نمیتواند ضربه نهایی را به شورشیان وارد کند، شورشیها نمیتوانند با یکدیگر متحد شوند، روسیه حاضر به عقب نشینی از موضع خود نیست و غرب نیز یک استراتژی مشخص در قبال دمشق ندارد و اینگونه است که بحران سوریه ادامه دارد.”
به گزارش سایت تحلیلی خبری بینانیوز به نقل از ایسنا ، پاتریک کاکبرن در گزارشی برای روزنامه ایندیپندنت به بررسی دلایل ادامه بحران سوریه پرداخته و مینویسد: «هر چند فضای سیاسی در خاورمیانه در حال تغییرات است اما همچنان بحران و جنگ جریان دارد. از شکست در مذاکرات صلح ژنو 2 و کنار گذاشتن بندر بن سلطان، رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان از پرونده سوریه میتوان به عنوان مهمترین اتفاقات سال جاری میلادی در خاورمیانه یاد کرد. بندر بن سلطان جای خود را به یک عضو از خانواده سلطنتی سعودی داده که به آمریکا نزدیک بوده و با القاعده مخالف است.
دلایل شکست مذاکرات صلح ژنو به اندازه پیامدهای آن واضح هستند. جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا از ابتدا تاکید کرد که واشنگتن به دنبال این است که این مذاکرات بر پایه انتقال قدرت و پایان ریاست بشار اسد بر سوریه صورت بگیرد. اما از آنجایی که ارتش اسد عمده مراکز جمعیتی و جادههای اصلی سوریه را همچنان تحت کنترل خود دارد، نمیتوان انتظار داشت که تغییرات ریشهای اتفاق بیفتد مگر اینکه شورشیان دوباره پیروزیهایی در میدان نبرد به دست آورند.
با توجه به اینکه در حال حاضر شورشیان چند دسته هستند، دچار کاهش چشمگیر حمایت عمومی بوده و در حال عقب نشینی نیز هستند، ممکن است سالها طول بکشد تا آنها و حامیان غربی و منطقهای آنها بتوانند تسلیم شدن را بر دولت سوریه تحمیل کنند. از طرف دیگر اگر دولت سوریه از حمایت روسیه، ایران و حزبالله محروم شود، این پروسه با سرعت بیشتری پیش خواهد رفت. اما تاکنون شاهد چنین چیزی نبودهایم. از طرف دیگرمقابله غرب و مسکو در موضوع اوکراین، حتی ممکن است روسها را نسبت به حفظ موضع خود به عنوان یک قدرت جهانی در سوریه مصممتر کند.
من در اواخر ژانویه و اوایل فوریه، دو هفته را در دمشق و حمص سپری کردم و به این نتیجه رسیدم که دولت سوریه که از نوامبر 2012 اوضاع به نفع آن چرخید، اکنون هم از نظر سیاسی و هم نظامی در قویترین حالت خود قرار دارد.
کانونهای اپوزیسیون در دمشق، حمص و نواحی اطراف آنها به شدت تحت محاصره و انسداد قرار دارند تا جایی که برخی از آنها آتشبس یا ترک مخاصمه اعلام کردهاند.
اما برخی نواحی دیگر همچون غوطه شرقی که در شرق پایتخت قرار گرفته و طبق آمار سازمان ملل حدود 145 هزار تن در آن زندگی میکنند، بیشتر توانایی دفاع از خود را دارند.
هرچند که ارتش سوریه اکنون ابتکار عمل را در دست دارد اما دمشق برای صورت دادن عملیاتهای مهم راهبردی، فشار زیادی به نیروهای خود وارد میآورد.
من شاهد دو نمونه از این موارد بودم: یکی در القدم رخ داد. شورشیان به یک جاده اصلی در جنوب دمشق حمله کرده و مدت کوتاهی آن را در اختیار داشتند. هر چند برای ارتش کنترل دوباره این ناحیه کار سختی نبود اما این اقدام تعدادی تلفات در پی داشت که من آنها را در یک بیمارستان نظامی دیدم. مورد دوم نیز پیشروی ارتش سوریه در روستای الزهراء بود که در غرب حمص قرار دارد. شورشیان گاه به گاه جلوی انتقال گاز و نفت را که لولههای آنها از کنار روستا میگذرد، میگیرند. دولت سوریه به دلیل کمبود نیروهای نظامی، از شبه نظامیان دفاع ملی استفاده میکند که از علویها، مسیحیان و مبارزان حزبالله تشکیل شده است.
راهبرد این نیروها، محاصره نواحی تحت کنترل شورشیان، قطع کردن برق و منابع آب و غذای آنها و در نهایت سرکوب آنها به وسیله توپخانه و یا بمبهای بشکهای است که توسط هواپیماها بر سر آنها فرو میریزند. این راهبرد تاکنون جواب داده است و دولت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه نیز در پاسخ به اعتراضات بینالمللی، به این موضوع اشاره میکند که کسی به کشته شدن حامیان دولت توجه نمیکند اما کشتار شورشیان را مهم جلوه میدهند.
چیزی که مشخص است این است که شورشیان توانایی سرنگونی بشار اسد را ندارد و دولت نیز نمیتواند آنها را شکست دهد. این موضوع، دومین اتفاق مهم سال جاری را که کنار گذاشته شدن بندر بن سلطان بود توضیح میدهد. این نقش به محمد بن نایف، وزیر کشور عربستان محول شد که مسئولیت اقدامات علیه القاعده در عربستان را برعهده داشته و یکی از بزرگترین حامیان آمریکا در چرخه داخلی خانواده سلطنتی سعود محسوب میشود.
اما علاوه بر او، متعب بن عبدالله، پسر سوم ملک عبدالله که رئیس گارد ملی عربستان است نیز وظیفه تعیین موضع سیاسی عربستان در قبال سوریه را برعهده دارد.
هرچند این انتصابها به معنای کاهش حمایت مستقیم عربستان از شورشیان نیست اما آنها سیاست جدید عربستان برای همراهی بیشتر با آمریکا را برجسته میکنند. بندر بن سلطان به وضوح نسبت به تصمیم باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا برای عدم مداخله نظامی در سوریه پس از استفاده از تسلیحات شیمیایی در حومه دمشق، اعتراض کرد.
با توجه به تعیین سیاست عربستان در قبال سوریه توسط شاهزاده محمد که در یک حمله عامل انتحاری القاعده در سال 2009 نیز زخمی شده بود، شورشیان مورد حمایت عربستان بیش از پیش در دو جبهه متفاوت خواهند جنگید: علیه دولت و احتمالا علیه جنبشهای مرتبط با القاعده در درون شورشیان.
مداخله در سوریه برای آمریکا و عربستان سختتر از چیزی خواهد بود که به نظر میرسد. شورشیان بیشتر از چیزی که تصور میشود دچار چند دستگیاند و حمایت عمومی از آنها که در سالهای 2011 و 2012 بالا بود تا حد زیادی از دست رفته است. در واقع سوریها اسد را به شورشیان ترجیح میدهند.
اپوزیسیون میانهرو سوریه که حمایت از آنها، موضوع نشست دو روزهای در واشنگتن با حضور روسای دستگاههای اطلاعاتی غربی و عربی بود، قصد دارند به طور همزمان با افراطیون و دولت مبارزه کنند. اما تعیین برخی از رهبران شورشی به عنوان میانهروها تنها به این دلیل که مورد حمایت غرب و متحدان منطقهایاش قرار دارند، برای سوریها قابل قبول و رضایت بخش نیست.
در چنین شرایطی، ساده لوحانه است که تصور کنیم با ارسال تسلیحات ضد تانک و دوش پرتاب ضد هوایی برای شورشیان، آنها به موفقیت خواهند رسید. روزنامه نگاران، شورشیان و افسرهای اطلاعاتی تصور میکنند که چنین تسلیحاتی میتوانند تفاوت را رقم بزنند. این شاید به این دلیل باشد که تصور میشود چنین تسلیحاتی اوضاع را در جنگ چریکی افغانستان در دهه 80 میلادی تغییر دادند. اما تاریخ به وضوح نشان داد که اینچنین نبود. چندسال پیش من از یک ژنرال کهنه کارافغان پرسیدم که موشکهای “استینگر” تا چه اندازه مشکلآفرین بودند. او از سوال من کمی گیچ شده و پاسخ داد که آنها تاثیر خاصی نداشتند: تمام اتفاقی که افتاد این بود که بالگردهای ما میبایست در ارتفاع پایینتر و سریعتر حرکت میکردند تا ما نیز از توپهای خود استفاده کنیم.
انتخاب شاهزاده محمد نشان دهنده سیاست جدید عربستان در قبال سوریه است: تاکید کمتر بر حمله نظامی به سوریه و فشار دیپلماتیک بیشتر بر روسیه، ایران و حزبالله برای اینکه به اسد پشت کنند. یکی از اشتباهات بزرگ اپوزیسیون سوریه و حامیان آنها این بود که اجازه دادند پرسش “چه کسی دمشق را اداره میکند” به بخشی از جنگ سرد بین ایران و دشمنانش تبدیل شود. عربستان میتواند چنین تنشهایی را کاهش دهد اما تاکنون اثری از چنین تلاشی مشهود نبوده است. متاسفانه هیچ یک از مولفههای دخیل در جنگ طولانی مدت در سوریه از بین نرفتهاند.»
انتهای پیام