سروده ای از ایت الله سید حسین شمس که به مناسبت نیمه رجب سال روز رحلت حضرت زینب سلام الله علیها تقدیم می گردد.
اربعین سرور و سالار دین
حجّت حق، کعبۀ اهل یقین
قافله از شام آمد کربلا
بر مزار نخبگان اهل دین
زینب آمد کربلا در اربعین
با همه همراهیان دلحزین
تا کند تجدید عهدى با حسین
بعد انجام وظیفه، دلغمین
شرح حال خویش گوید در سفر
با عدو گفتم کلام آتشین
ناتوانى محو نام ما کنى
کِد کَیدک، سِع سَعیک اى مهین
ظلم و طغیانت شده باعث که تو
منکر وحیى، ز ربّالعالمین
مىکنى تکذیب آیات اله
سرنوشت هر تبهکار است چنین
زادۀ گشته رها از دست ما
عادلانه نیست رفتارى چنین
پشت پرده جا دهى نسوان خود
گو چرا تو نسل خیرالمرسلین
جا دهى در مجلس نامحرمان
خاندان عصمت و پردهنشین
گشتهاند جمله اسیر دست تو
اهل بیت وحى ربّالعالمین
این چه ظلم است، تو روا دارى به ما
مىدهى تو نسبت خارج ز دین
دین حق را جدّ ما آورده است
از طریق وحى و جبریل امین
جدّ تو اهل عناد است و ستیز
با رسولِ وحى و با اهل یقین
جدّهات هند جگرخواره بود
ننگ و عار ساکن اهل زمین
با کمال استقامت در سفر
این رسالت شد به پایان، بهر دین
این همه صبر و تحمّل را نگر
دخت زهرا مىکند در راه دین
این پیام زینب است در کربلا
درس دیندارى براى اهل دین
دیندارى خود رها کردن بود
شمع جان را سوختن، در راه دین
دیندارى را هدف دان در عمل
نى وسیله بهر طعمه، بِسمِ دین
دیندارى تازیانه خوردن است
معجر از سر رفتن و دست بر جبین
دیندارى مجلس نامحرمان
رفتن است بهر دفاع و حفظ دین
دیندارى خوردن سیلى بود
زان شود احیاى دین، ابقاى دین
با اسارت، دین حق احیاء شد
گر نبودى، محو مىکردند دین
در اسارت برملا شد خدعهها
با بیان آتشین اهل دین
دیندارى با شعور و با عمل
کارساز است، نى شعار اهل دین
کوفیان دادند شعار بىشعور
در عمل کردند پشت بر اهل دین
زینبا، اى عمّه دلسوخته
کن دعا گردم فداى راه دین
بانوان را زینبا، بنما دعا
تا که بنمایند چون تو حفظِ دین
کن شفاعت از من، اى دوّمبتول
در صف محشر، به روز واپسین
منبع: کتاب ناب