پنج سال از زمانی که وزیر نفت دولت دهم (سال ١٣٨٩) تصمیم به قطع سوآپ گرفت، میگذرد.
:
به گزارش سایت خبری بینانیوز ، آن زمان وزیر وقت نفت معتقد بود عملیات سوآپ برای ایران توجیه اقتصادی ندارد و سود حاصل از آن برای کشور رقمی در حدود ٢٠ سنت است در حالی که این عملیات حدود ٦ تا ٧ دلار در هر بشکه برای کشور هزینه داشته است، به همین دلیل وزیر وقت قرارداد سوآپ را با کشورهای حاشیه خزر لغو کرد و در خواست دریافت سود ٥/٥ تا ٦ دلار از سوآپرها داشت.
:
اما سوآپ قطع شد و ایران علاوه بر از دست دادن وجهه بینالمللی، به پرداخت میلیونها دلار جریمه محکوم شد؛ افرادی که آن مقطع این تصمیم را گرفتند هنوز بر درستی کارشان اصرار دارند و به نوعی مسئولان فعلی وزارت نفت (دولت یازدهم) را به دلیل انعقاد قراردادهای سوآپ زیر سوال میبرند اما داستان قطع سوآپ چه بود؟ محمود آستانه عضو هیاتمدیره شرکت نیکو و مشاور وزیر نفت، سید پیروز موسوی مدیرعامل شرکت پایانههای نفتی، حمیدرضا شاهدوست رئیس پایانه نفتی شمال و سید حمید حسینی عضو هیاتمدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی در دفتر «شانا» این موضوع را بررسی کردند.
:
آیا فکرش را میکردید عملیات سوآپ یک شبه قطع شود؟
موسوی: اصلا چنین فکری نمیکردم. قطع عملیات سوآپ یک شوک به عملیات نفت بود. کسی انتظارش را نداشت آن هم زمانی که ٢٢٦ هزار بشکه نفت خام را معوض و به پالایشگاههای کشور ارسال میکردیم. تاسیساتی که برای انتقال نفت خام و تولید فرآورده در پالایشگاههای کشور برای این کار احداث کرده بودیم با این تصمیم، ناگهان دلیل وجودی خود را از دست دادند. همانطور که میدانید در عملیات سوآپ، نفت باکیفیت بالاتر را از کشورهای حاشیه دریای خزر دریافت میکردیم و در اختیار پالایشگاههای تهران و تبریز برای تبدیل به فرآورده قرار میدادیم. از آن طرف نفت خام سنگین خود را در آبهای خلیج فارس به شرکتهای سوآپر تحویل میدادیم. اما این تصمیم یک شوک به کل عملیات صنعت نفت بود، من و بسیاری از فعالان سوآپ واقعا نمیدانستیم چه اتفاقی افتاد که این تصمیم گرفته شد. تاسیسات میلیاردی و نیروی انسانی کارآمدمان در پایانه نکا بیکار شدند و درآمدی را میتوانستیم از محل سوآپ به دست بیاوریم صفر کردیم، آن هم به این بهانه که قرارداد اشتباه بوده و منافع ایران را تامین نمیکرد! شاید بد نیست بدانید از زمانی که عملیات سوآپ در ایران شروع شد نزدیک به ٢٢٦میلیون بشکه سوآپ داشتیم. ضمن اینکه باید بگویم عملیات سوآپ جزو برنامههای وزارت نفت بود. برهمین اساس هم احداث تشکیلات و تاسیسات بسیار مجهز و مرتبط با هم در شمال کشور پایهریزی شد که از آن جمله، ساخت مخازن، بارانداز، حوضچه و خط لوله نکا – تهران بود.
:
آقای آستانه از آن زمان و تصمیمی که گرفته شد برایمان بگویید؟
بحث سوآپ مکرر در مکرر از زمانی که تصمیم قطع آن در دولت قبل گرفته شد در مطبوعات و رسانهها مطرح شده و ابعاد مختلف آن مورد بحث قرار گرفته است. تقریبا همه افرادی که در این زمینه صاحبنظر هستند نسبت به اینکه انجام سوآپ از همان ابتدا یک تصمیم درست بوده و ادامه آن در شرایط تحریم، به نفع ایران بوده است، هم داستان هستند. اما قطع سوآپ با آن شیوهای که اتفاق افتاد لطمههای جبرانناپذیری به اعتبار شرکت ملی نفت ایران، شرکت نیکو و مجموعه عملیاتی که در زمینه سوآپ داشتیم، وارد کرد. در ابتدای بحث بد نیست به سابقه سوآپ اشارهای داشته باشم. این تصمیم درسال ١٣٧٥ (١٩٩٦) بین دو رئیسجمهوری ایران و قزاقستان در زمان دولت آقای هاشمیرفسنجانی گرفته شد. قرار بود روزانه ٣٠ هزار بشکه نفت از قزاقستان به ایران حمل و از طریق پایانههای نکا در داخل ایران مصرف شود. معوض آن هم در اختیار سوآپکنندگان قرار بگیرد. برای این کار، سرمایهگذاری بسیار خوبی صورت گرفت.
:
آن زمان با چند شرکت خارجی قرارداد سوآپ داشتیم؟
طی١2 – ١0 سال اخیر با ١٦ شرکت خارجی قرارداد سوآپ داشتیم. شرکتهای بزرگی مانند ویتول با ما قرارداد داشتند که روزانه تا سقف ٥٠ هزار بشکه عملیات سوآپ را انجام دهند. در کنار این کارها ظرفیتمان را هم در پایانه نکا افزایش داده و انبارهایمان را تقویت کرده بودیم.
:
آستانه: درباره درآمدی که با قطع سوآپ از کسب آن محروم شدیم سخنی نمیگویم به راحتی با یک ضرب و تقسیم میتوان آن را به دست آورد. فکر میکنم بزرگترین خسارتی که این تصمیم برای ایران به وجود آورد، این بود که به نوعی به اعتماد شرکتهایی که مسیر کشورمان را برای انتقال نفتشان انتخاب کرده بودند، خدشه وارد شد. تا بخواهیم این اعتماد از دست رفته را برگردانیم کار سنگینی را باید انجام دهیم. متاسفانه ما با این تصمیم نادرست فضا را برای رقبایمان در حوزه خزر فراهم کردیم. خط لوله بیتیسی از محور دریای خزر تا بندر جیهان ایجاد شد با اینکه مسیر دشواری بود و باید از چند کشور عبور میکرد و بالغ بر ٢٠ هزار پرونده حقوقی داشت با طول بیش از یکهزار و ٦٠٠ کیلومتر ایجاد شد تا وابستگی کشورها به مسیر ایران از بین برود. این فضا را ما برای آنها فراهم کردیم.
:
موسوی: درباره هزینههای صورت گرفته برای عملیاتی شدن پایانه شمال برای انجام سوآپ، باید بگویم که نیم میلیارد دلار را فقط برای اجرای پایانه هزینه کردیم و ١٧٠ میلیون دلار هم برای خط لوله هزینه شد. در این سالها، تجربه زیادی کسب کردیم اما از ٢٥ تیر ٩١ دیگر سوآپی نداشتیم؛ البته رسما از سال ٨٩ سوآپ قطع شد و در این مدت بخشی از تعهدات باقی مانده بود که آن را انجام دادیم.
:
حسینی: از دید من، سوآپ یعنی استفاده از ظرفیت تجاری یک کشور. ما خیلی به این مساله توجه نکردهایم. اگر این کار را انجام میدادیم دست کم میتوانستیم از این ظرفیت نهایت استفاده را ببریم. هر کشور دیگری که موقعیت ایران را به لحاظ جغرافیایی و استراتژیک داشت بیشترین استفاده را از این مزیت خود میبرد، اما ما چه کردیم؟ دست کم در یک مورد کاری را که در منطقه شروع کرده بودیم و ابتکار عمل با ما بود با تصمیم غلط آقای وزیروقت در سال ٨٩، فرصت را از دست دادیم و امروز افسوس گذشته را میخوریم. خوب یادم میآید، همان زمان هرچه نشستیم و صحبت کردیم، عدد و رقم آوردیم، توجیه و استدلال کردیم و به وزیر وقت گفتیم این تصمیم اشتباه است، ایشان عکسالعملی نشان ندادند و ما را به تیمهای کارشناسی ارجاع دادند؛ وقتی نزد کارشناسانی که وزیر ارجاع داده بودند، رفتیم باز هم همان بحثها و استدلالها را آوردیم، کارشناسها هم حرفهای ما را میپذیرفتند و میگفتند این استدلالها درست است، اما حاضر نمیشدند این کار را قبول کنند.
:
آستانه: اختلاف قیمت بین نفت دریای خزر و خلیج فارس چیزی حدود ٨ تا ١٠ دلار است. چون خزر دریای بستهای است و به آب های آزاد راه ندارد، بنابراین، هزینه حمل ونقل آن برای خریدار
گران تر تمام میشود، به عنوان مثال اگر قیمت نفت در حوزه دریای شمال یا خلیج فارس مثلا ٥٥ دلار یا ٦٠ دلار باشد همین نفت در حوزه خزر حدود ٨ تا ١٠ دلار ارزانتر است. سود شرکتی که سوآپ میکند در همین حد ٨ تا ١٠ دلار است. اشتباه نکنید وقتی میگویم سود آنها بین ٨ تا ١٠ دلار است به این معناست که سوآپکننده باید برود نفت را از میان خریداران مختلف جمعآوری کند.
:
اگر بخواهیم دوباره سوآپ را از سر بگیریم آیا میتوانیم بازارمان را دوباره به دست آوریم؟
شاهدوست: قبل از پاسخ به این سوال شما بد نیست بدانید که ترمینال نکا از نظر فنی بسیار پیشرفتهتر و بهتر از ترمینال های نفتی منطقه خزر بود. تنها کشوری که تا حدودی ترمینال خوب و قابل قبولی داشت، قزاقستان بود.
:
ما در سال ٢٠١٣ میتوانستیم در امر سوآپ نفت قزاقستان حضور فعالی داشته باشیم و یک میلیون بشکهای قرار بود از این کشور صادر شود و از مسیر ایران به آبهای آزاد برسد؛ اما متاسفانه این فرصت به راحتی از دست رفت. اینکه بخواهیم دوباره همان بازار قبل را در سوآپ به دست آوریم میتوانم بگویم که کار بسیار بسیار دشواری را پیش رو داریم برای اینکه بسیاری از شرکت هایی که با آنها طرف معامله بودیم و یک شبه قراردادهایشان لغو شد و آنها ماندند که باید چکار کنند بارها به ما گفتهاند که دیگر اطمینانی به ما ندارند. چرا؟ چون کسی که میخواهد سوآپ کند باید مخزن اجاره کند؛ کشتی بگیرد و کارهای دیگری انجام دهد. برگرداندن اطمینان آنها کار بسیار سختی است و ما کار سختی را پیش رو داریم. درباره ترمینال نکا باید بگویم که نکا یکی از ترمینالهای خوب دنیاست. تمام بخشهای فنی آن از استاندارد بالایی برخوردار است و من به عنوان مدیر این ترمینال بسیار متاسف هستم که ترمینال الان سوت و کور است و هیچ عملیاتی در آن انجام نمیشود.
./.