جلسه رسیدگی به اتهامات متهم پرونده خیابان شهید مدنی تهران برگزار شد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری بینانیوز به نقل از ایسنا، مهرماه سال گذشته فردی به نام «ح. ک» در خیابان شهید مدنی با چاقو یک نفر را به قتل رساند و یازده نفر دیگر را مجروح کرد.
این متهم 17 بهمن ماه سال 91 در شعبه 15 دادگاه انقلاب به اتهام محاربه محاکمه و حکم اعدام برای وی صادر شد و این حکم از سوی دیوان عالی کشور نیز به تایید رسید.
درجلسه رسیدگی به اتهامات متهم که به ریاست قاضی عزیزمحمدی در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، متهم، وکیل مدافع وی و 8 نفر از شکات این پرونده حضور داشتند.
قاضی عزیزمحمدی در آغاز رسیدگی به پرونده اسامی شکات را قرائت کرد و گفت: یک نفر از شکات رضایت داده است.
در این جلسه یک نفر از شکات غایب بود و پرونده در مورد یکی از شکات مفتوح است. دیگر شکات نیز حضور داشتند که همگی به دادگاه گفتند که خواستار دیه هستند.
برادر مقتول نیز به وکالت از مادرش در دادگاه حضور داشت و گفت که تقاضای قصاص دارد.
یک زن جوان که از مجروحین جنایت خیابان شهید مدنی تهران بود به دستور قاضی عزیزمحمدی در جایگاه احضار شد و درباره روز حادثه توضیح داد.
وی گفت: در آن روز همراه با پسرم در حال عبور از پیادهرو بودیم و فردی را دیدم که با عصبانیت میآید ولی چاقوی او را ندیدم. خواستم به مغازه طلافروشی وارد شوم ولی با چاقو به قفسه سینه من زد و وقتی چشمهایم را باز کردم در ICU بودم.
قاضی عزیزمحمدی از او پرسید: آیا شما صحنه قتل را دیدید؟
وی پاسخ داد: خیر.
قاضی عزیز محمدی نام یکی دیگر از شکات که مرد مسنی بود را قرائت کرد و او در پاسخ قاضی گفت که شکایت دارد و خواهان دیه است.
در ادامه جلسه قاضی عزیزمحمدی از متهم خواست در جایگاه قرار بگیرد و خود را معرفی کند.
وی گفت: «ح. ک» متولد 67 هستم.
قاضی پرسید شغل شما چیست؟
متهم پاسخ داد: شغل آزاد دارم.
قاضی پرسید آزاد یعنی چه؟
متهم گفت: پیک موتوری هستم.
قاضی عزیز محمدی خطاب به متهم گفت: شما سابقه موادمخدر و ایجاد مرکز فساد دارید. حسب اقرار، سوابقی هم در زمینه روابط نامشروع دارید.
رییس شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران از متهم پرسید اهل کجاست و او گفت که اهل تهران است.
سپس قاضی در مقام تفهیم اتهام به متهم گفت: شما متهم به قتل مرحوم «م. ع» و مجروح کردن یازده نفر دیگر هستید که از این تعداد یک نفر رضایت داده است و پرونده نسبت به یک نفر دیگر از شکات مفتوح است. آیا اتهامات را قبول دارید؟
متهم پاسخ داد: بله.
قاضی عزیز محمدی پرسید: انگیزه شما از این کار چه بود؟
متهم پاسخ داد: آن روز حالم خوب نبود.
قاضی عزیزمحمدی پرسید: فقط آن روز حالت خوب نبود؟
متهم پاسخ داد: خیر، چند وقتی بود حالم خوب نبود. آن روز هم مشروب یا چیز دیگری نخورده بودم بلکه فقط جنون داشتم و اگر حالم خوب بود هیچ وقت چنین کاری نمیکردم.
قاضی عزیزمحمدی خطاب به متهم گفت: شما در دادسرا این واقعه را لحظه به لحظه تشریح کردید. اگر کسی جنون داشته باشد نمیتواند این کار را انجام دهد.
متهم گفت: از همه کسانی که اینجا هستم معذرت میخواهم.
قاضی عزیز محمدی گفت: شما در پرونده گفتهاید که یک چاقوی کوچک خریده بودید و بعد دیدید که این چاقو به درد نمیخورد. شما اگر میگویید جنون داشتید چطور ساعتی قبل از آن فهمیدید که چاقویتان به درد نمیخورد؟ پس این جنون نیست.
قاضی عزیز محمدی اظهار کرد: من با مطالعه این پرونده در ابتدا از آن نقص گرفتم و پنج ماه پرونده به تاخیر افتاد که خوشبختانه یا متاسفانه کمیسیون پزشکی گفتند اگر هم اختلال روانی وجود داشته تاثیری در این کار نداشته است.
متهم پرونده در پاسخ به سوال یکی از مستشاران دادگاه مبنی بر اینکه اگر جنون داشتید چرا خودت را با چاقو نزدی و فقط به زن و بچه مردم آسیب رساندی؟ گفت: فکر میکردم مردم با من در ارتباط هستند و من را آزار میدهند. من هنوز هم قرص میخورم.
این متهم در پاسخ به این سوال که اگر بیماری روانی داشتی چرا به دکتر نمیرفتی؟ گفت: چند بار دکتر هم رفته بودم که به من قرص میدادند ولی قرص هم میخوردم خوابم میبرد و نمیتوانستم سر کار بروم.
در ادامه جلسه صفایی وکیل مدافع متهم پرونده در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از موکل خود گفت: بر اساس آنچه که در پرونده وجود دارد، متهم تحت تاثیر جنون این کارها را انجام داده است.
وی افزود: خریدن چاقوی کوچک نشان میدهد که متهم برنامهای نداشته است وگرنه میتوانست یک شمشیر بزرگ بخرد و عرض اندام کند. از طرفی پزشکی قانونی در ابتدا عنوان کرده است که متهم تحت تاثیر بیماری روانی این اقدامات را انجام داده است و اکنون باعث تعجب است که برخلاف نظر قبلی خود یک نظر اجمالی داده است و من هر چه نگاه میکنم دلیل قضایی که پزشکی قانونی به آن استناد کرده مبنی بر اینکه متهم جنون نداشته، در پرونده وجود ندارد.
وکیل مدافع متهم پرونده گفت: با این وضعیت افکار عمومی و شکات تسکین نمییابد، اگر ما بخواهیم یک مجنون را مجازات کنیم. ضمن اینکه نظرات پزشکی قانونی متعارض و شبههانگیز است.
پس از صحبتهای وکیل مدافع متهم پرونده، قاضی عزیز محمدی خطاب به او گفت: نظر شخصی شما محترم است. من وقتی پرونده را خواندم از آن نقص گرفتم و پنج ماه پرونده به تاخیر افتاد. اگر 10 درصد هم شک داشتم حکم قصاص نمیدادم و نمیدهم، زیرا اصل بر برائت است.
قاضی عزیز محمدی سپس آخرین دفاع را از متهم پرونده اخذ و ختم این جلسه را اعلام کرد.
پس از مشورت هیات قضایی رسیدگیکننده، متهم به قصاص نفس، پرداخت دیه به شکات و یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
انتهای پیام