آیت الله هاشمی رفسنجانی طی مصاحبه ای از تغییرات وسیع در کشور خبر داد اما تاکید کرد که ایران سکولار نخواهد شد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری بینانیوز، پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، گزیدهای از گفتوگوی وی را منتشر کرده است که در پی می آید :
* نظر جنابعالی درباره آینده کشور در ۴ سال آینده چیست؟ آیا روال گذشته ادامه خواهد یافت و مردم با طیف وسیعی از شعارهای و وعده ها روبرو خواهند بود ویا باید جامعه منتظر رویه دیگری باشد؟
– قطعا کارهای شعاری در آینده کم میشود. شعارهای بلند وعملهای کوچک مهمترین شاخص جریانهای تندرو است. جامعه هم به طرف اعتدال بیشتر خواهد رفت. مردم در حال تحصیل هستند. دانش و اطلاعات آنها زیاد میشود. کارهای شعاری از این نوع این انبوه تودهها را برای یک هدف خاص به صورت موجی بسیج کنند، در آینده سخت میشود. مبنای جامعه آینده ایران اسلامی گردش صحیحتر و شفافتر اطلاعات با هدف اقناع حداکثری مردم خواهد بود.
* با وجود جریانات افراطی و تندرو آنهم تحت لوای شعائر اسلامی این کار سخت نخواهد بود؟
– اینها به اشتباه واقعگرایی اسلامی را با سکولاریزه شدن اشتباه میگیرند چرا که حرکت اعتدال به سمت اسلامی شدن منطقی است. مقصد اعتدال، واقع گرایی اسلامی است. با گسترش اعتدال در جامعه و افزایش و اقبال هر چه بیشتر مردم به آن، قطعا جایگاه متزلزل خشکه مقدسیها بیش از پیش تحلیل خواهد رفت. از طرف دیگر نیز برخی اسلامشناسها، حوزهها و حتی افراد حزباللهی هم کمکم احساس میکنند بعضی سختگیریها جواب نمیدهد و از جامعه اسلامی چیزی جز عدهای قلیلی برایشان باقی نمیماند.
* آیا اعتدال می تواند پلی میان آرمانگرایی و واقع گرایی شود تا آرمانگرایی به توهم منتهی نشود؟
– حتما باید اینگونه باشد. اصلا فلسفه نوآوری تاریخی و بدیع حضرت امام(ره) در تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام همین موضوع بود تا ریل انقلاب اسلامی به سوی آرمانگرایی متوهمانه منحرف نشود. مهم ترین شاخص اعتدال در حضرت امام(ره) توجه خاص ایشان به نگاه کارشناسی بود. در خاطرم جملهای تاریخی از ایشان هست که نظر کارشناسی مجمع را حتی اگر خلاف نظر خودم هم باشد میپذیرم. از اعتدال امام(ره) درسهای بزرگی در تاریخ ثبت شده است. از دهها فتوای نوآورانه و بدیع فقهی نظیر فتوای شطرنج و موسیقی تا آن حرکت بیبدیل سیاسی در قبول قطعنامه ۵۹۸ که هم منجر به تامین مصلحت مردم و پیشرفت ایران اسلامی گردید و هم مایۀ سقوط و زوال صدام شد.
* از شرح اعتدالی که شما می فرمایید “واقع گرایی اسلامی” نتیجه گرفته می شود، توضیح بیشتری می دهید؟
– در واقعگرایی اسلامی نه اسلام فراموش میشود و نه آرمانها. در مسیر واقعگرایی اسلامی آرمانهای ما هم اسلامیتر میشوند و هم واقعبینانهتر. شما فقط کافی است در مقطع تاریخی قبول قطعنامه ۵۹۸ نتایج واقعگرایی اسلامی و اعتدال تصمیمگیری در حضرت امام(ره) را بررسی کنید و در نقطه مقابل آن تصور کنید که اگر قرار بود تصمیمات نظام بر مبنای آرمانگرایی افراطی اتخاذ می شد چه سرنوشتی در انتظار ایران اسلامی بود؟. معلوم است که آرمانگرایی محض و خالی از واقعگرایی ممکن بود چه بلایی بر سر کشور بیاورد. از یاد نبریم که هیچگاه در تاریخ اسلام پیروزی و پیشرفتی حاصل نشده جز با اعتدال و واقع گرایی اسلامی. از افراطیگری نیز هیچگاه خیر و برکتی برای جوامع اسلامی حاصل نشده و نخواهد شد.
* از دیگاه شما جایگاه واقع گرایی در مبنای اسلامی چیست؟
– اصل اسلام واقعگراست. این واقعیت برای من خیلی روشن است. در بحثهای قبلی که سر مسایل اقتصادی و معیشتی داشتیم، گفتیم که اسلام واقعگرا است و نمیخواهد آنچه را که خداوند در فطرت انسان گذاشته، ندیده بگیرد. معنای دین فطری این است. به جلو که میرویم، با تغییر شرایط باید تغییر موضع بدهیم. پیامبر(ص) و ائمه (ع) ما اینگونه بودند. حتی نسخ در احکام قرآن هم هست. مبانی ما واقعا قوی است. یعنی هرچه پیش میرویم، به طرف شناخت بهتر است. با منطبق کردن اسلام با شرایط روز و براساس اعتدال پیش میرویم. افراد افراطی از هر دو طرف همیشه خواهند بود. بعضیها به این مقدار اعتدال قانع نمیشوند اما مزاج جامعه به طرف اعتدال میرود.
* آیا اعتدال و واقع گرایی اسلامی به دولت سکولار منتهی نخواهد شد؟
– من اطمینان دارم که این اتفاق نخواهد افتاد مشروط بر آنکه از مسیر اعتدال اسلامی خارج نشویم. اعتدال یعنی اینکه روحانیت و نیروهای مذهبی به عنوان اصیل ترین اقشار جامعه همانطور که اگر ببینند دین و مصالح جامعه در خطر است، صبر نمیکنند و بدرستی انتقاد وحتی تهاجم میکنند فراموش نکنند که چون قدرت هم با روحانیت است و الان هم مسئول هستند، باید از مساجد تا بالاترین ارکان خود را موظف به پیگیری “حق النّاس” و حتی تحمل انتقاد مخالفین خود را بدانند.
* نقش واقع گرایی اسلامی را در آینده جهان اسلام چطور ارزیابی می کنید؟
– یقینا در آینده جهان اسلام به این تفکر و تلقی اسلامی نگاه ویژه ای خواهند داشت. شاید به همین خاطر باشد که از زمان تشکیل مجمع تا امروز افراطیها هرگز تصور مثبتی نسبت به جایگاه آن نداشته و ندارند. چرا که اصولا در دایره خارج از اعتدال اسلامی و اسلام واقعگرا، تشخیص مصلحت محلی از اعراب ندارد ولی با تحکیم جایگاه واقعی گرایی اسلامی در روش و منش سیاست خارجی جمهوری اسلامی در زمانهای که اکثر کشورهای اسلامی از تندرویها و افراطگریها در رنجاند حتما شاهد اقبال خوبی به واقعگرایی اسلامی از سوی جمهوری اسلامی خواهیم بود.