بررسي حضور بازيگران خارجي در فيلم هاي ايراني
به گزارش سایت تحلیلی و خبری بینا نیوز به نقل از بانی فیلم – دعوت از بازيگر سريال تركيه اي «كوزي گوني» براي حضور در فيلمي ايراني يكي از موضوعات جالب توجه اين روزهاي سينماي ايران است.
محسن محسني نسب كارگرداني كه سال گذشته پس از مدت ها در حاشيه ماندن با راه اندازي كانون كارگردانان 2 نامش بر سر زبان ها افتاد قصد دارد در فيلم تازه اش از كيوانچ تاتلي تو استفاده كند. بازيگري كه با سريال تركيه اي «كوزي گوني» چهره مشهور و شناخته شده اي محسوب ميشود. كيوانچ تاتلي تو چند سال پيش سريال «عشق ممنوع» را بازي كرد كه اين مجموعه نيز در ايران بيننده هاي بسياري داشت. حالا قرار است از شهرت و محبوبيت اين بازيگر تركيه اي براي فيلمي ايراني بهره گرفته شود.
تولگاهان سايشمن ديگر بازيگر تركيه اي است كه قرار است در فيلمي ايراني ايفاي نقش كند. اين بازيگر با ايفاي نقش چنار در سريال «عمر گل لاله» به شهرت رسيد، ظاهراً براي بازي در فيلم «موج كوتاه رديف 444» به كارگرداني عليرضا اميني قرارداد هم بسته است. فيلم تازه اميني به صورت مشترك با يك كمپاني تركيه اي توليد خواهد شد.
سابقه استفاده سينماي ايران از بازيگران تركيه اي به سال هاي دور باز مي گردد. در دهه هاي چهل و پنجاه، هم بازيگران ترك به ايران مي آمدند و هم اينكه برخي فيلمسازان براي پايين آمدن هزينه توليد، به تركيه مي رفتند و از ستاره هاي تلويزيون، سينما و موسيقي ترك بهره مي گرفتند. نكته جالب توجه دستمزد پايين بازيگران ترك در دهه پنجاه نسبت به ستاره هاي سينماي فارسي بود. حالا اما به نظر مي رسد ماجرا كاملاً برعكس شده است و همين كيوانچ تاتلي تو دستمزد بالايي را طلب خواهد كرد.
نكته ديگر دردسرهاي استفاده از بازيگران خارجي است. در اين حمزه بازيگر فيلم «كتاب قانون» هنگامي كه در حال بازي در فيلم ارزشي «فرشتگان قصاب» بود، فيلم «هتل بيروت» با بازي او اكران شد كه با معيارهاي وزارت ارشاد اثري غيراخلاقي محسوب مي شد. اگر دارين حمزه در بي خبري سازندگان ايراني «فرشتگان قصاب» در فيلمي كه صحنه هاي غيراخلاقي داشت بازي كرده بود، در مورد بازيگر سريال «كوزي گوني» مي توان به موارد منشوري متعددي اشاره كرد. به همين دليل اين احتمال وجود دارد كه ارشاد با حضور اين بازيگر ترك موافقت نكند. از سوي ديگر در حالي كه هنوز قراردادي با كيوانچ تاتلي تو امضا نشده برخي علم مخالفت با حضور بازيگران خارجي درفيلم هاي ايراني بر داشته اند. يكي از اين واكنش ها، انتقاد تند و تيز امين زندگاني بود. با اين همه استفاده از شهرت، اعتبار و محبوبيت بازيگران خارجي يكي از راهكارهايي است كه گاهي تهيهكنندگان براي تضمين گيشه سراغش مي روند. البته نگاهي به گذشته نشان مي دهد اين راهكار الزاماً جواب نمي دهد. دو پروژه معروفي كه در قبل از انقلاب با بازيگران خارجي ساخته شد سرنوشت خوبي نيافتند. عباس شباويز با سودي كه از توليد فيلم قيصر» به دست آورده بود سراغ پروژه عظيم «معماي سعادت» رفت و كنار فردين از وحيده رحمان محبوب ترين ستاره زن باليوود در آن دوران بهره گرفت ولي فيلم به موفقيت دست نيافت. چند سال بعد فيلم «كاروان ها» با حضور بهترين بازيگران زن ايراني و ستاره هاي هاليوودي ساخته شد. حتي آنتوني كويين هم به ايران آمد و مقابل بهروز وثوقي بازي كرد ولي آنچه از اين فيلم به يادگار ماند، كمي امكانات فني و دوربين فيلمبرداري مناسب صداي سر صحنه بود و فيلم در ايران اكران نشد و در اكران جهاني فروش پاييني داشت.
در مورد آنچه در اين سال ها اتفاق افتاده بايد به اين موضوع اشاره كرد كه اغلب بازيگران خارجي كه در فيلم هاي ايراني بازي كرده اند چهره هاي مطرحي نبوده اند و دستمزد بالايي هم دريافت نكره اند. براي بررسي موضوع حضور بازيگران خارجي در فيلم هاي ايراني با چند تن از سينماگران گفت و گو كرده ايم.
عباس رافعي:
يک موي بازيگر ايراني به ترکيه اي ها مي ارزد!
عباس رافعي ضمن تأکيد بر کيفيت کار بازيگران ايراني، استفاده بدون دليل موجه از بازيگران خارجي را نادرست توصيف کرد.
رافعي: من براي فيلم هايي که داستان شان در خارج از ايران اتفاق مي افتد، از بازيگران غير ايراني استفاده کردم. حوادث اين فيلم ها در محدوده جغرافيايي ايران جريان نداشت؛ مثل «تولدي ديگر» که در لبنان ساخته شد. در اين فيلم از بازيگري دعوت کردم که براي اولين بار جلوي دوربين مي رفت و بعد بسيار معروف شد؛ دارين حمسه. ما اين بازيگر را بعدها به «کتاب قانون» ، «33 روز» و … معرفي کرديم و کم کم اسم و رسمي پيدا کرد. نکته مهم اينجاست که من براي فيلمسازي در ايران از بازيگر خارجي استفاده نکردم و جايز هم نمي دانم.
وي افزود: ما در سينماي خودمان بازيگران توانايي داريم که اگر مجال پيدا کنند و در آثاري با فيلمنامه هاي خوب و کارگرداني هاي درست حاضر شوند، آن بازيگر هم ديده خواهد شد. متأسفانه بازيگران در سينماي ايران ديده نمي شوند، چون اساسا فيلم هاي سينمايي ايران ديده نمي شوند. شقايق فراهاني براي بازي در فيلم «پروانه اي در باد» از دست دني گلوور و مل گيبسون جايزه خود را گرفت. من از زبان خودشان شنيدم که گفتند ما فکر نمي کرديم در ايران چنين بازيگران توانايي وجود داشته باشد! دليل اين برداشت آنان اين است که بيشتر آثاري که به خارج از کشور راه پيدا مي کند نابازيگرها را شرکت داده اند. اين فيلم ها جنبه فرهنگي و هنري دارند و ترجيح داده اند از بازيگران چهره استفاده نکنند. به اين ترتيب بازيگران سينماي ايران در چرخه سينماي جهان غايب هستند.
رافعي بيان داشت: اگر فيلمي در ايران ساخته شود که نياز آن وجود يک بازيگر خارجي است، بهتر است از يک بازيگر خارجي استفاده کنيم تا اينکه يک فرد ايراني در چنين نقشي ظاهر شود و باورپذير هم نباشد. از طرفي خود بنده، علاوه بر «تولدي ديگر» فيلم ديگري کار کرده ام با نام «بيگانگان» که بازيگران معروف و معتبري از خارج از ايران داشت مثل زياد عدوان که در هاليوود کار مي کرد. ما به همين دليل اکران خارجي موفقي را هم تجربه کرديم؛ چون عدوان يک بازيگر معروف عرب است . ما هم انتخابش کرديم چون مي خواستيم در سالن هاي سينماي کشورهاي عربي هم عرض اندام کنيم. اينکه بخواهيم از کسي صرفا به عنوان ويترين استفاده کنيم، اتفاق نادرستي است. وقتي بازيگر اين احساس را داشته باشد که تنها ويترين يک فيلم شده، چندان خروجي خوبي به دست نمي دهد چون فکر مي کند همينکه چهره اش روي پرده ديده مي شود، کار خود را انجام داده و کارگردان هم همين را مي خواهد و بنابراين نيازي به خلاقيت در بازيگري نيست.
عباس رافعي در پايان اضافه کرد: ببينيد کار سينماي ايران به کجا رسيده که براي جذب مخاطب بايد دست به دامن بازيگران دست چندم سريال هاي ترکيه اي بشويم. قبل از انقلاب هم ما چنين چيزي را تجربه کرديم، اما شکست خورديم. خانم امل ساين بازيگري ترکيه اي بود که در ايران به نام فخرالدين شناخته مي شد و عموما مقابل بيک ايمانوردي بازي مي کرد، اما اتفاقي بود که ادامه پيدا نکرد و در اين زمان تکرار دوباره آن کار بيهوده اي است. اگر قرار است فيلم ما در ترکيه به نمايش در بيايد، استفاده از بازيگر ترکيه اي اشکال ندارد. فيلمسازي که مي خواهد به واسطه بازيگران ترکيه اي خودش را به نمايش بگذارد شايد مثل دختري است که مي خواهد با آرايش زننده و لباس نامناسب جلوه گري کند. يک موي بازيگراني مثل کيانيان و پرستويي و … به آن بازيگران ترکيه اي مي ارزد. زماني که براي فيلمسازي به خارج از ايران رفتم بازيگران معروف عرب در سينماي مصر و لبنان و … از اينکه کارگرداني از ايران دارد در کشورشان فيلم مي سازد خوشحال بودند و براي همکاري اشتياق داشتند، به اين دليل که سينماي ايران صد پله بالا تر از سينماي عرب بود. پس شايد ما ارزش خودمان را نمي دانيم و از انعکاس سينماي خودمان در دنيا بي خبريم. يادم هست بازيگري که دستمزد بالايي داشت حاضر بود با يک پنجم قيمت اصلي اش در يک فيلم ايراني ديده شود. پس وقتي از دور مي نگريم مي بينيم که روي پله هاي رفيعي ايستاده ايم، اما نه مسوولان و نه فيلمسازان قدر اين موقعيت را نمي دانند.
پوران درخشنده:
بازيگران ايراني حتي براي نقش هاي خارجي هم ارجحيت دارند
پوران درخشنده استفاده از بازيگران خارجي را در فيلم ايراني به قصد جذب مخاطب، رد کرد.
درخشنده : به نظر من استفاده از بازيگران ايراني خودمان خيلي بهتر است. مخاطبان ما با بازيگران خودمان بيشتر آشنا هستند و استقبال بهتري هم نشان مي دهند. خود من البته در «عشق بدون مرز» از بازيگر خارجي استفاده کردم اما داستان، اين واقعيت را مي طلبيد و ماجرا در امريکا مي گذشت. وي افزود: وقتي بازيگر خوب خودمان حاضر است، چرا به سراغ هنرمند بيگانه برويم؟ به نظر من اگر بازيگري مشکل زبان و لهجه نداشته باشد، بهتر است با چهره پردازي او را در نقش يک شخصيت غيرايراني نشان داد. شايد فيلمسازان ما فکر مي کنند استفاده از يک بازيگر مطرح يک سريال خارجي از شبکه اي که در کشور خودمان هم مخاطب دارد(مثل جم تي وي) به جذابيت و فروش فيلم کمک مي کند. البته اين دليل موجه تري است تا اينکه بخواهيم قانع شويم که ما خودمان ستاره نداريم. استفاده از بازيگراني از آن دست نوعي تحقير براي سينماي ماست.
درخشنده در پايان گفت: روي هم رفته من موافق استفاده از بازيگر خارجي نيستم، مگر اينکه فيلم، يک محصول مشترک باشد. وقتي موضوع و قصه ما ايراني است چه دليل موجهي وجود دارد براي آنکه بازيگر ايراني خودمان را کنار بگذاريم و يک چهره خارجي جايگزين کنيم؟
محسن محسني نسب:
ستارگان ايراني نمي فروشند
محسن محسني نسب با اشاره به اينکه سينماي ايران ديگر فردين ندارد، استفاده از بازيگران خارجي را در اين سينماي بي ستاره موجه قلمداد کرد.
محسني نسب : ابتدا بايد تأکيد کنم موضوع فيلم من قصه اي را در خارج از کشور روايت مي کند و بازيگر اصلي آن نيز يک فرد تُرک است و طبيعي است که بايد نقش را به يک بازيگر ترک بسپاريم. فيلم به زبان اصلي توليد مي شود و نمايش عمومي آن در کشور ترکيه هم انجام خواهد شد. داستان فيلم من در اروپا مي گذرد و اساسا در ايران فيلمبرداري نداريم. من در اين فيلم بازيگر بلژيکي و فرانسوي و عرب هم در کنار آن بازيگر ترک دارم که يک نقش منفي هم بر عهده دارد.
وي افزود: ما الان در سينماي خودمان سوپراستار نداريم. بازيگري داريم که براي مثال 100 ميليون تومان دستمزد طلب مي کند، اما به خاطر حضور ايشان 100 ميليون تومان بليت فروخته نمي شود. قاعدتا بازيگران بخشي از دستمزدشان را به خاطر محبوبيت خودشان و تأثيري که در فروش فيلم دارد طلب مي کنند، حال آنکه در عمل مردم به خاطر بازيگر به سينما نمي روند. الان هيچ کدام از کساني که فکر مي کنند ستاره هستند باعث فروش فيلم نمي شوند. به عبارت بهتر مردم ما هيچ کدام از اين بازيگرها را به عنوان سوپر استار نمي شناسند. عده معدودي از بازيگران هستند که هميشه براي مردم جذاب بوده اند؛ مثل پرويز پرستويي، رضا عطاران و … . بقيه بازيگران از جايگاهي اينچنيني برخوردار نيستند، اما دستمزدهاي خيلي بالا طلب مي کنند.
محسني نسب گفت: ما براي فيلم جديدمان ترکيب بازيگران را به گونه اي چيديم که بشود آن را در خارج از کشور هم نمايش داد و در ايران هم اکران بهتري داشته باشد. شايد بازيگران ما احساس خطر کرده اند که موضع گرفته اند. شايد فکر مي کنند با محبوب واقع شدن بازيگران خارجي از اين موضوع پرده برداشته شود که اگر بنا باشد فيلمي به خاطر بازيگرانش بفروشد، اين بازيگران، افراد حاضر در سينماي فعلي نيستند. در نظر بگيريد که در کشور ما اتومبيل ساخت ايران که در مقايسه با محصول خارجي ارزان تر هم هست، فروش کمتري دارد چون کيفيت را نمي توان فراموش کرد. در سينما هم چنين روالي وجود دارد. بازيگران بايد به جاي اين نوع موضع گرفتن ها، تلاش کنند تا مطلوب تر از عهده کارشان بر بيايند و محبوب تر واقع شوند.
اين تهيه کننده توضيح داد: پدر و مادرهايي که با فردين ها خاطره دارند، کدام يک از بازيگران امروزي را براي الگو واقع شدن براي فرزندشان مي پذيرند؟ محمدعلي فردين علاوه بر اينکه سوپراستار بود و صرف حضورش فروش يک فيلم را تضمين مي کرد، در زندگي شخصي اش هم يک انسان بزرگ بود. او در همه فيلم ها به عنوان يک جوانمرد بازي مي کرد و در زندگي شخصي اش هم همينگونه بود. فردين دست افتادگان را مي گرفت، به معضلات اجتماعي توجه داشت و يک ورزشکار سالم بود. هرگز در مهماني هاي آنچناني شرکت نکرد و همه اينها ويژگي هاي يک بازيگر فعال در دوران طاغوت ايران است. الان اگر بخواهيم فردين را به عنوان بازيگر پيش از انقلاب با هنرمندان اين دوران مقايسه کنيم، شرمنده مي شويم. اين مهم است که چرا ما در سينماي خود ديگر فردين نداريم و براي پررنگ کردن مهره بازيگر به عنوان عنصر فروش فيلم مجبوريم به چهره هاي خارجي متوسل شويم؟ خوب است که در مورد فردين و فردينيسم و کمبود فضايل اخلاقي در سينماي ايران(به عنوان يکي از دلايل اصلي افت فروش کلي سينما) به طور مفصل بحث و جلسه بگذاريم.
محسن محسني نسب درباره اينکه بازيگر خارجي تا چه حد فروش فيلم ايراني را تضمين مي کند، گفت: بستگي به بازيگر و نقش او دارد. بعضي از فيلم ها هستند که مثلا فقط چهره اي مثل استاد انتظامي را مي طلبند و ما به فرض آنتوني کويين را هم بياوريم، انتخاب خوبي نداشته ايم. فروش فيلم هاي عطاران را در «ورود اقايان ممنوع» ، «طبقه حساس» و «دهليز» با هم مقايسه کنيد. در زمان اکران ، مخاطب شايد آنقدرها نپذيرفت که عطاران را در نقش آن مرد زنداني ببيند. بنابراين براي استفاده از بازيگر خارجي هم قطعا نکاتي وجود دارد که نبايد از نظر دور بماند.
محسن علي اکبري:
حضور بازيگران خارجي به رشد بازيگران داخلي کمک مي کند
محسن علي اکبري حضور بازيگران خارجي در آثار ايراني را موجب رشد بازيگران ايراني توصيف کرد.
تهيه کننده فيلم «استرداد» : اگر نياز فيلمنامه اين باشد که از يک بازيگر خارجي استفاده کنيم، اين موضوع ايرادي ندارد. براي مثال ما براي «کتاب قانون» هيچ چاره ديگري نداشتيم. از طرفي حضور بازيگران خارجي در کنار بازيگران ما به رشد سينماي کشور کمک مي کند. اين گفته به معناي آن نيست که بازيگران ما از آن بازيگر چيزي ياد مي گيرند. منظورم اين است که وقتي دو فرهنگ در کنار همديگر قرار مي گيرند و بناست درباره يک موضوع واحد صحبت کنند، در صورت وجود يک نيروي کارگرداني درست و اينکه دو بازيگر براي هم کارکرد تکميل کننده داشته باشند، هم براي مخاطب جذاب تر است و هم روي بازيگر مقابل تأثيرگذار تر است. البته در «کتاب قانون» حضور دارين خمسه علمي را به پرستويي اضافه نمي کرد، اما آنچنان حضور موثري بود که ديگر نيازي به انرژي گذاشتن فوق العاده پرويز به عنوان يک بازيگر مطرح ايراني نبود. بخش بزرگي از کار روي دوش خانم خمسه بود و اين کار ما را خيلي ساده تر مي کرد.
وي افزود: ما اخيرا فيلمي داشتيم به نام «آرمان شهر» که فيلمبرداري اش به تازگي به پايان رسيده. در اين اثر سينمايي ما از اسکاتلند، انگليس، هند، ايران و افغانستان هم بازيگر داشتيم. کساني که شايد از زبان و فرهنگ همبازيان خود اطلاع کاملي نداشتند اما باعث شدند پروژه ما يک روال عادي را طي کند و من شاهد بودم که حس ها کاملا به هم نزديک بود. بنابراين استفاده از بازيگران خارجي اتفاق خوبي است که در معرفي ايران به کشورهاي ديگر هم مي تواند نقش کاربردي داشته باشد. ما در فيلم «استرداد» هم چنين چيزي را تجربه کرديم. حضور دو بازيگر خارجي در کنار حميد فرخ نژاد و فرهاد قائميان به آنچه کارگردان مد نظرش بود کمک کرد. درباره چنين فيلم هايي براي اکران هاي خارجي هم موقعيت بهتري داريم.
علي اکبري در پاسخ به اين سوال که استفاده از بازيگران خارجي چه کمکي به جذب مخاطب ايراني مي کند، گفت: ديدن چهره جديد هميشه براي مخاطب داخلي جذاب بوده است و اين علاقمندي، موضوعي سواي علاقه او به بازيگران داخلي است. استفاده از بازيگر خارجي بايد در جهت بهتر فهميده شدن قصه فيلم اتفاق بيفتد. بازيگران خارجي شايد در کشور خودشان دستمزد بالايي دريافت کنند، اما وقتي به کشور ما مي آيند، دستمزدشان پايين مي آيد. آن بازيگر بلاروسي در «استرداد» شايد يک دهم آقاي فرخ نژاد هم دريافت نکرد. طبيعي است که بسياري از تهيه کنندگان از چنين بازيگرهايي استقبال مي کنند. در شرايطي که بازگشت سرمايه يک اتفاق دشوار شده و هزينه توليد بسيار بالا رفته، استفاده از بازيگر خارجي اتفاق بدي نيست و حتي شايد بهانه اي شود براي آنکه بازيگران ايراني قدري دستمزدشان را پايين بياورند.
انتهای پیام