یک هنرمند نگران تهی شدن گنجینههای ایران از آثار هنری است و میگوید، دوست دارد که آثارش در ایران برای جوانان ایرانی بماند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری بینانیوز ، جلیل رسولی در گفتوگو با ایسنا ، دربارهی تاثیرات مثبت و منفی حراجیهای خارجی بر هنرهای تجسمی ایرانی، اظهار کرد: برگزاری این حراجیها و شرکت آثار هنری ایرانی در آنها به خودی خود کار بدی نیست. فکر میکنم به شرطی که این کار درست انجام شود، این حراجیها برای رشد و تعالی هنر ایرانی مفید خواهند بود.
او در پاسخ به این سوال که چقدر این حراجیها به هنر ایرانی جهت میدهند؟ بیان کرد: پنجاه سال است که کار هنری انجام دادهام ولی هرگز به بازار توجه نکردهام چون آثارم را برای فروختن خلق نکردهام. من فکر میکنم هنرمند باید کار خودش را انجام دهد و سبک کار خود را مطابق با بازارتغییر ندهد.
این هنرمند ادامه داد: خیلی بد است که یک هنرمند برای فروش آثارش آنها را مطابق سلیقه بازار تطبیق دهد چنین کاری خلاقیت را از هنرمند میگیرد. اینکه هنرمندی چشمش به بازار باشد، برای هنر یک کشور بلا و فاجعه است. باید در نظر داشت که مردم حواسشان جمع است و آثار هنرمندان و نتیجه کارهایشان را جستو جو میکنند، چنین کاری گرچه ممکن است باعث شود مدتی مبلغی به دست هنرمندان بیاید ولی از سوی دیگر سبب میشود که اعتبار یک هنرمند نزد مردم تنزل بیابد و اعتبار خود را که مبلغ بالایی دارد از دست بدهد.
او در بخش دیگری از سخنانش گفت : هفتهی گذشته یکی از آثارم در حراجی تهران به فروش رفت. این اثر نیز توسط خود من آنجا شرکت نکرده بود، کسانی دیگر آن را برده و فروختهاند . من کارهایم را به به گالریدارها ندادهام. آثار هنری من معمولا در فرهنگستان هنر، موزه هنرهای معاصر و غیره به نمایش درآمدهاند. البته قبل از انقلاب آثارم را می فروختم ولی بعد از انقلاب از این کار صرف نظر کردم و آثارم را نگه داشتم. البته اکنون دیگر نگهداری از آنها برایم دشوار شده است.
رسولی در بخشی از سخنانش با بیان اینکه نگران خالی شدن کشور از آثار هنری ایرانی است گفت: یکی از دردهای من این است. اساسا من کارهایم را نگه داشتهام چون قرار بود برای آثار من در ایران موزهای درست شود ولی نشد و من نیز حالا دیگر تصمیم دارم که آنها را بفروشم. هنرمندان باید منبعی برای درآمد داشته باشند. آنها هم به وسایل کار نیاز دارند و فارغ از آن، زندگی خانواده و فرزند دارند و همه اینها نیازمند منابع مالی است. طبعا اگر هنرمندان متوجه شوند که از طریق کار خود در داخل کشور نمی توانند به منبع درآمدی دست پیدا کنند چارهای ندارند جز اینکه آثارشان را آن طرف مرزها برده و بفروشند.
او دربارهی قانون یک درصد خرید آثار هنری بیان کرد: این قانون بسیار خوب بود که اجرا نشد. هنرمند باید از طریقی حمایت شود که بتواند به کارش ادامه دهد. این حمایت میتواند از طرف دولت یا مردم باشد. باید به این نکته توجه شود که آثار هنری سرمایههای ملی هستند و من به عنوان یک هنرمند دوست دارم آثارم برای جوانان کشور خودم بماند. سرمایهی یک کشور فقط نفت، گاز، کشمش و پسته نیست سرمایهی اصلی یک کشور فرهنگ و هنر است و الان میبینیم که این سرمایههای مهم از کشور خارج می شوند. چندی پیش شنیدم که یکی از آثار در دوبی فروخته شده بسیار از شنیدن این قضیه تاسف خوردم و هنوز هم وقتی به یادم میآید ناراحت میشوم.
انتهای پیام