با گذشت بیش از یک ماه از ناپدید شدن اسرارآمیز بویینگ 777 مالزی ایرلاینز همچنان پرسشها و ابهامات زیادی در مورد علت این واقعه وجود دارد و تحقیقات در مورد آنچه روی داده، ممکن است ماهها و حتی سالها طول بکشد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری بینانیوز به نقل از ایسنا ، در حالی که جست و جوها برای یافتن یک فروند هواپیمای مالزیایی که روز ۸ مارس با ۲۳۹ سرنشین بر فراز آبهای جنوب اقیانوس هند ناپدید شد، همچنان ادامه دارد، دست کم ۱۰ پرسش مهم مربوط به ناپدید شدن این هواپیما که از کوآلالامپور عازم پکن بود، هنوز بدون پاسخ مانده است.
۱– دلیل پیچیدن سریع هواپیما به سمت چپ چه بود؟
اطلاعات ثبت شده رادارهای نظامی نشان می دهد که پرواز ام-اچ ۳۷۰ از مسیر عادی خود ناگهان منحرف شده و به طرف غرب پرواز کرده است. در این موقع پس از فرستادن آخرین اطلاعات پرواز، دستگاههای ارتباط با برج کنترل ترافیک هوایی خاموش شده بود.
دکتر گای گراتون، از آزمایشگاه ایمنی پرواز دانشگاه برونل، میگوید یک چنین چرخش ناگهانی”بسیار نادر” است.
وی اضافه میکند که تنها دلیل واقعی خلبانها برای یک چنین مانوری، هنگامی است که هواپیما با یک اشکال جدی مواجه شده و خلبان برای این که هواپیما را به سلامت فرود آورد، تصمیم میگیرد مقصد خود را تغییر دهد.
دیوید باری، یک کارشناس دیگر که در دانشگاه کرانفیلد، اطلاعات پرواز را بررسی میکند میگوید ممکن است آتش سوزی، ظاهر شدن هواپیمای دیگری در آسمان یا کاهش ناگهانی فشار هوا موجب تغییر مسیر هواپیما شود.
البته قصد سوء خلبان یا شخص دیگری نیز می تواند از جمله این دلایل باشد.
ولی تا هنگامی که “جعبه سیاه” که اطلاعات پرواز را ثبت می کند پیدا نشده، این که در آن لحظه در کابین خلبان چه گذشته فقط یک حدس و گمان خواهد بود.
۲– آیا این اظهار نظر که خلبان قصد خودکشی داشته، منطقی است؟
رسانهها در این باره که ممکن است علت ناپدید شدن هواپیما خودکشی خلبان باشد، زیاد صحبت کردهاند.
اگر یک چنین حدسی صحت داشته باشد باید گفت این اولین بار نیست که یک چنین اتفاقی افتاده است. سقوط پرواز شماره ۹۹۰ خطوط هواپیمایی مصر در سال ۱۹۹۹ و نیز پرواز شماره ۱۸۵شرکت هواپیمایی سیلک ایر در سال ۱۹۹۷ در نتیجه اقدام عمدی خلبان بود؛ اگر چه عده ای این نتیجه گیری را مورد سوال قرار داده اند. شبکه ایمنی هوانوردی، میگوید از سال ۱۹۷۶ تاکنون هشت مورد سقوط هواپیما با خودکشی خلبان هواپیما مرتبط بوده است.
ولی از تجسساتی که تاکنون در خانه زهاری احمد شاه، خلبان هواپیمای مالزیایی و فریق عبدالحمید کمک خلبان او صورت گرفته، اسناد و مدارکی که این فرضیه را در مورد هواپیمای ام- اچ ۳۷۰، ثابت کند به دست نیامده است.
دیوید باری، میگوید خاموش کردن سیستمهای به خصوصی میتواند موجب تقویت این فرضیه شود ولی تئوری خودکشی خلبان مثل هر تئوری دیگری است و همانطور که دکتر گراتون نیز میگوید هیچ گونه شاهد و مدرکی برای قبول یا رد این نظریه وجود ندارد.
۳- آیا احتمال هواپیما ربایی وجود دارد؟
پس از حملات ۱۱ سپتامبر در آمریکا، برای جلوگیری از این که شخصی با توسل به زور بتواند کنترل هواپیما را به دست بگیرد، مقاومت و استحکام درهای کابین خلبان هواپیما افزایش یافت. دیوید لیرمونت، از سردبیران مجله پرواز بین المللی، میگوید این درها ضد گلولهاند و نمی توان حتی با تبر آن را شکست.
سیلویا ریگلی، خلبان هواپیماهای سبک و نویسنده کتاب “چرا هواپیماها سقوط میکنند” میگوید حتی اگر کسانی بتوانند در کابین را بشکنند قبل از تقاضای کمک خلبان هواپیما از برج کنترل، نخواهند توانست وارد کابین خلبان شوند مگر این که خلبان قادر به انجام هیچ کاری نباشد.
ولی هر قدر درهای اطاق فرمان، محکم و نفوذناپذیر باشد، لحظاتی هست که به دلیل رفت و آمد خلبان یا خدمه هواپیما این در باز است و در این صورت می توان به طور ناگهانی وارد کابین شد. برای جلوگیری از یک چنین اتفاقی درهای کابین خلبان برخی از هواپیماها از جمله هواپیماهای متعلق به شرکت هواپیمایی اسرائیلی “ال آل” دو جداره ساخته شده اند.
این احتمال هم وجود دارد که شخص خلبان یکی از مسافران را دعوت به آمدن به کابین کند. عکسهایی از کمک خلبان هواپیمای مالزیایی گمشده، انتشار یافته که او را در جریان یکی از پروازهای قبلی در حال پذیرایی از توریستهای نوجوان در اطاق خلبان نشان میدهد.
۴-آیا ممکن است یک حادثه ناگهانی موجب سقوط هواپیما شده باشد؟
تا کنون بیشتر تئوریها بر اساس این فرضیه بوده که سیستمهای مخابراتی و دستگاههای ارتباطی با برج کنترل ترافیک هوایی را عمدا از کار انداخته اند؛ نظریه ای که مورد تایید مقامات مالزی نیز هست.
ولی به عقیده ریگلی، امکان دارد یک رشته اتفاقات ناگهانی سبب شده باشد هواپیما از مسیر خود منحرف شود. به طور مثال بخشی از هواپیما آتش بگیرد و منجر به از کار افتادن برخی سیستمها شود ولی به خود هواپیما آسیبی وارد نشود و فشار داخل هواپیما به تدریج کم شود.
ریگلی پرواز شماره ۵۲۲ شرکت هواپیمایی هلیوز را مثال میآورد که در سال ۲۰۰۵ پس از برخورد به کوه در یونان سقوط کرد. از بین رفتن فشار داخل کابین و نبودن اکسیژن، ابتکار عمل را از خدمه هواپیما گرفته بود ولی هواپیما توانسته بود با سیستم هدایت خودکار، مدتی پرواز کند. ریگلی میگوید اگر این هواپیما به کوه اصابت نکرده بود میتوانست تا هنگامی که سوختش تمام نشده به پرواز ادامه دهد.
۵– چرا هنگامی که علائم تماس هواپیما با برج مراقبت قطع شد، اقدامی نشد؟
هنگامی که هواپیما بر فراز دریای جنوب چین، از محدوده کنترل ترافیک هوایی مالزی وارد حریم هوایی ویتنام میشد ارتباطش با رادار زمینی قطع شده بود.
دیوید باری میگوید اگر هواپیمایی در اروپا ناپدید شود یک نفر در برج کنترل ترافیک هوایی متوجه شده و به سرعت اعلام خطر خواهد کرد. گراتون نیز با دیوید باری، هم عقیده بوده و میگوید تحویل کنترل هوایی به برج مراقبت یک کشور دیگر اروپایی بسیار ساده و آسان است و در صورت قطع ارتباط، مامور کنترل ترافیک هوایی با هواپیمایی که در نزدیکی هواپیمای دچار اشکال پرواز میکند تماس گرفته و سعی میکند با هواپیمایی که روی صفحه رادار دیده نمیشود ارتباط مستقیم برقرار کند.
لیرمونت، خاطر نشان میسازد که همچنین ممکن است هیچ کس در برج مراقبت متوجه ناپدید شدن هواپیما نشده باشد: “مامور کنترل ترافیک هوایی مالزیایی ممکن است کار ادامه کنترل را به همقطاران خود در ویتنام تحویل داده و موضوع را فراموش کرده باشد ولی تا هنگامی که کسی متوجه نرسیدن هواپیما شود، پنج دقیقه طول میکشد و در این پنج دقیقه هیچ کس دکمه خطر را فشار نداده است.”
او اضافه میکند که حتی اگر برج مراقبت متوجه قطع ارتباط با هواپیمایی بشود، لزوما این موضوع را علنی اعلام نمیکند.
۶- چرا ردیابی هواپیماهای گمشده با ماهوارههای نظامی آسان تر نیست؟
جست و جوها برای یافتن هواپیمای مالزیایی در محدودهای در اقیانوس هند در فاصله ۲۵۰۰ کیلومتری با شهر پرت در جنوب غرب استرالیا صورت میگیرد. برای تعیین محل جستجو از تصاویری که شرکتهای ماهوارههای تجارتی فراهم آورده اند استفاده شده است.
دان اشنور، از کارشناسان تکنولوژی ماهواره ای میگوید اطلاعات موجود نشان میدهد که بیست ماهواره قادر به فراهم آوردن این تصاویر در محدوده وسیعی از اقیانوس هستند که از قطب شمال تا قطب جنوب ادامه دارد و از این بیست ماهواره احتمالا ۱۰ ماهواره قادر به ثبت هر روزه تصاویر هستند که احتمالا تا دو ساعت پس از ثبت به زمین میرسد.
ماهوارههای نظامی یا دولتی هم وجود دارند ولی در رد یابی هواپیمای مالزیایی از این نوع ماهوارهها استفاده چندانی نشده است. این موضوع سبب این حدس و گمان شده که سرنوشت این هواپیما در تجسسات اولیه معلوم شده ولی اعلام نشده بود.
لارنس گونزالس نویسنده کتاب “پرواز ۲۳۲: داستان فاجعه و بقا” میگوید بعضی دولتها سیستمهای تجسسیشان از آنچه نشان میدهند پیشرفتهتر است؛ یک موشک سریع بالیستیک بسیار کوچک را میتوان به سهولت ردیابی کرد پس چطور آنها نمیتوانند جامبو جتی را که با سرعت کم حرکت میکند ردیابی کنند؟
وی اضافه میکند که به عقیده وی بعضی از ابرقدرتها از سرنوشت این هواپیما اطلاع دارند ولی شاید به دلایل امنیت ملی و این که نمیخواهند داشتن دستگاههای پیشرفته را اعلام کنند و بگویند تکنولوژی ماهواره ای آنان انقدر کامل است که میتواند مارک یک توپ گلف را در روی زمین بخواند، نمیخواهند در باره سرنوشت هواپیما صحبت کنند.
۷-آیا هواپیما پس از تمام شده سوخت به آرامی روی آب نشسته (گلاید) یا در دریا سقوط کرده است؟
گراتون میگوید: “اگر هواپیما تحت کنترل بود می توانست به آرامی و راحتی روی آب بنشیند همانطور که در مورد یک ایرباس اتفاق افتاد که با از کار افتادن هر دو موتور هواپیما- که به دلیل تمام شدن سوخت است- خلبان توانست هواپیما را به آرامی در رودخانه هودسن در نیویورک فرود آورد.”
۸-آیا ممکن است مسافران متوجه وضع غیرعادی شده باشند؟
اگر یک نقص فنی مهم پیش نیامده باشد، به خصوص اگر نشانههای یک درگیری وجود نداشته باشد، معلوم نیست که مسافران متوجه غیرعادی بودن وضعیت شده باشند. جو پاپالاردو، سردبیر یک نشریه اطلاعات فنی میگوید در بیشتر سناریوها، هواپیما پس از تغییر مسیر ساعتها پرواز کرده بدون این که مسافران متوجه شده باشند.
ولی در مورد هواپیمای مالزیایی، پاپالاردو میگوید طبق اظهارات مقامات مالزی، هواپیما که در ارتفاع ۴۵ هزار پا پرواز میکرده پس از تغییر مسیر تا ارتفاع ۲۳ هزار پا پایین آمده، اگر این موضوع درست باشد، مسافران ممکن است متوجه کاهش ارتفاع پرواز شده باشند.
ریگلی، میگوید یکی از این دو اتفاق ممکن است افتاده باشد. احتمال دارد هنگام کم شدن ارتفاع پرواز، مسافران متوجه وضعیت غیر عادی شده باشند- در صورت کاهش فشار داخل هواپیما ممکن است ماسکهای اکسیژن پایین بیافتد و در مورد کاهش اکسیژن به مسافران هشدار داده شده باشد؛ سناریوی دیگر این است که مسافران تا هنگام سقوط هواپیما از آنچه اتفاق افتاده، بیخبر مانده باشند.
۹- چرا مسافران از تلفن همراه خود استفاده نکردند؟
یکی از سئوالهایی که به کرات شده این است که اگر معلوم بود وضعیت غیرعادی پیش آمده، چرا مسافران برای خبر دادن به خویشاوندان خود و اعلام خطر از تلفن های همراهشان استفاده نکرده اند؟ با توجه به این که مسافران پرواز شماره ۹۳ یونایتد، پس از ربوده شدن هواپیمایشان در جریان حملات ۱۱ سپتامبر، با خویشاوندانشان تماس تلفنی گرفته بودند، این موضوع بیشتر گیج کننده به نظر میرسد.
ولی در ارتفاع ۳۰ هزار پا بسیار بعید است که امواج گیرنده تلفن موبایل کار کند. دیوید باری در تایید این موضوع میگوید احتمال کار کردن یک تلفن موبایل در هواپیما “عملا غیر ممکن” است.
وی خاطرنشان میکند که حتی در یک جاده دورافتاده نیز تماس از طریق تلفن همراه به دلیل عدم دسترسی به امواج گیرنده، مشکل است چه رسد به ارتفاع چند هزار متری که هواپیما با سرعت ۵۰۰ مایل در هر ساعت پرواز میکند.
10- چرا دستگاههای هواپیماها را نمی توان طوری تنظیم کرد که اطلاعات کامل را همزمان با وقوع حادثه به ماهوارهها بدهند؟
به احتمال زیاد مهمترین سئوالی که برای مردم عادی و غیرمتخصص در ارتباط با ناپدید شدن هواپیمای مالزیایی پیش می آید این است که چگونه ممکن است یک چنین هواپیمای بزرگی به آسانی ناپدید شود.
در زمانی که مردم قادر به ردیابی یک تلفن هوشمند دزدیده شده هستند، جای تعجب است که با خاموش کردن یک یا دو سیستم، بتوان یک هواپیما را ناپدید کرد.
دیوید بری می گوید: “ما در حال تحقیق برای ساختن دستگاههایی هستیم تا هنگامی که برای هواپیمایی یک اتفاق غیرعادی مانند آتش سوزی یا کم شدن فشار هوا میافتد، بتواند از طریق ماهواره شروع به ارسال این اطلاعات کند ولی مشکل است بتوان این دستگاهها را در هواپیماهایی که قبلا ساخته شده اند جا داد. هواپیمای ۷۷۷ ( مدل هواپیمای بوئینگ مالزیایی) در اوایل دهه ۱۹۹۰ شروع به کار کرده …..و تکنولوژیاش متعلق به همان دوره است.”
انتهای پیام