حالا ديگر فقط در مناسبتهاي شاد مختلف نيست كه تلويزيون براي چندمين بار دست به پخش كمديهاي لورل و هاردي ميزند، بلكه يك تيزر تبليغاتي نيز به اين موج اضافه شده و زوج معروف سينماي كلاسيك را براي شركت در قرعهكشي يك كارخانه توليد مواد غذايي مشتاق نشان ميدهد!
به گزارش سايت تحليلي و خبري بينانيوز، به نقل از بانيفيلم آنلاين: از سوي ديگر، تبليغ يك برنج ايراني در قالب فضاي مسابقهاي مشهور در تلويزيون آمريكا به تازگي مجال پخش يافته است. اواخر سال گذشته نيز انبوهي از اين شكل آگهيها همچون اختراع تلفن تصويري توسط گراهام بل، حضور «دزدان دريايي كارائيب» و «سوپر من» در قرعه كشي يك بانك و… در تلويزيون به وفور ديده ميشدند، اما آيا در قوانين، مقررات و مجموعه ضوابطي كه براي توليد و پخش آگهيهاي راديويي و تلويزيوني توسط اداره كل كل بازرگاني صدا وسيما تنظيم و تدوين شده، اين چنين ايدههايي مجاز شمرده ميشود؟ آيا صدا و سيما كه مدام بر طبل انتقاد از فرهنگ منحط غرب و قهرمان پردازيهاي پوشالي هاليوودي ميكوبد، به خاطر منافع مالي چشم بر اين تشابهات آشكار بسته و قوانين خود نوشته را كنار گذاشته است؟
مسابقه آمريكايي، سوژه آگهي ايراني!
اما جدا از كاراكترها و فيلمهايي چون جاني دپ در «دزدان دريايي كارائيب»، «سوپر من»، «جومانجي»، هريسون فورد در سري فيلمهاي «اينديانا جونز» و… كه هر كدام به نوعي براي يك تبليغ خرج شدند، حالا نوبت به تلويزيون آمريكا رسيده است. در تازهترين نمونه، براي تبليغ يك برنج، از حال و هوا و فضاي مسابقه «امريكن گات تلنت» Americans Got Talentاستفاده شده است. اين مسابقه پرطرفدار كه به نام اختصاري AGT نيز شناخته ميشود، در واقع يك شوي واقعگرايانه است كه شبكه ان بي سي آن را تهيه ميكند. در هر قسمت اين مسابقه هنرمنداني اعم از خواننده، شعبدهباز، بازيگر و… براي كسب جايزهاي يك ميليوني با يكديگر رقابت ميكنند و جالب آنكه اغلب اتفاقاتي كه در اين برنامه ميافتد و جملاتي كه ميان داوران و شركتكنندگان رد و بدل ميشود، هيچ سنخيتي با فرهنگ ما و ضوابط صدا و سيما ندارد. با اين وجود خيلي راحت در تبليغ محصولي ايراني از آن اقتباس ميشود و احتمالاً خيليها هم كه اهل ماهواره ديدن نيستند، هيچ اطلاعي از جزئيات اين مسابقه ندارند تا به نكته آگهي مذكور پي ببرند.
توجه به اين امر زماني مهم به نظر ميرسد كه همين اواخر تلويزيون براي تبليغ كرم حلزون با انتقادات بيشماري مواجه شد و در نهايت پاسخي نيز براي آن نداشت. محصولي بهداشتي كه پس از رد و بدل شدن مبلغ هنگفتي ميان واحد بازرگاني صدا و سيما و شركت سازنده كرم، استاندارد بودن آن از سوي مسؤولان وزارت بهداشت رد شد. با دقيقتر شدن روي اين موارد به نظر ميرسد كه صدا و سيما با وجود ارائه 81 اصل به عنوان مجموعه ضوابط توليد آگهيهاي راديويي و تلويزيوني و طراحي دستورالعملي مفصل در اين باره، در بخش نظارت چندان با جديت عمل نميكند. در نتيجه اين تساهل، تبليغات غيرواقعي و اغراقآميز يا مبتني بر فرهنگ و رفتارهاي غربي به آساني راه به شبكههاي سيما مييابند.
در چنين شرايطي عجيب نيست كه كاركرد ماركوپولو تا حد حضور در تبليغ يك شامپو نزول مييابد و خانم مارپل و شرلوك هلمز با همه محبوبيت و اهميتشان در ادبيات پليسي به دنبال سارقان يك شامپو ميگردند. قطعاً يادتان هست اين روند تا حدي با چاشني وقاحت همراه شده بود كه سازندگان يك تيزر، دست به كپي كاري كليپي از جنيفرلوپز زدند و از قضا تلويزيون هم اجازه پخش آن را داد و روي آنتن رفت! در مقطعي كه اين تيزر تبليغاتي ـ كه متعلق به يك بانك هم بود ـ مدام در ميان آگهيهاي رنگ و وارنگ مشاهده ميشد، با افشاگري رسانهها درباره اين تشابه علني و سودجويانه، تازه مسؤولان تلويزيون به صرافت افتادند تا مانع نمايش آن شوند!
ضوابط موشكافانه و تبليغات رندانه!
اما در متن ضوابط بالا بلند پخش و توليد آگهيها و اصول 81 گانه آن، هر چند به ريزترين موارد ممكن نيز پرداخته شده است، اما اثري از ممنوع بودن اقتباس از آثار خارجي ديده نميشود. شايد همين خلا نيز موجب شده تا سازندگان تبليغات دست خود را براي هر نوع تعرض و بهرهگيري سود جويانه باز ببينند. البته اگر اين شكل از ساخت آگهي در كنار اقتباس، با ايدههاي مناسب و خلاقانه همراه باشد، چه بسا جاي تحسين دارد و به حظ بصري مخاطب نيز ميانجامد، اما واقع امر آن است كه دستاندازيهاي مذكور اغلب ناشيانه و به سطحيترين شكل نيز صورت ميگيرد.
از سوي ديگر بيشتر موارد كه در اصول مورد نظر تلويزيون به چشم ميخورند، در تبليغات محلي از اعراب ندارند. به طور مثال در اصل 24 آمده آگهي نبايد به گونهاي طراحي و ساخته شود كه در آن مردم با مصرف بيش از نياز و اسراف در استفاده از امكانات تشويق شوند. يا در اصل 31 ميخوانيم كه در آگهيهاي توليد شده با موضوع كالاها و لوازم بهداشتي، بازيگر آگهي نبايد در نقشي غيرواقعي مانند پزشك ظاهر شود، حال آنكه اين اصل بارها در آگهيهاي مختلف ناديده گرفته ميشود و زن خانهداري كه در يك تيزر مشغول خريد مايحتاج است، در آگهي ديگر خود را دكتر جا ميزند!
همچنين اصل 49 كه در آن به صراحت گفته شده در آگهيها نبايد از آهنگها و آثار متعلق به صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران بدون مجوز استفاده شود، با اين حال مشخص نيست شركتي كه محصول خود را با ملودي ترانه مرحوم محمد نوري (جان مريم) معرفي ميكند و شأن او را در نظر نميگيرد، بر چه اساسي اجازه اين كار را گرفته است. اگر مروري ديگر بر ساير اصول مذكور داشته باشيد، ميتوانيد به انواع تناقضات در آگهيها و مباني مورد اشاره صدا و سيما پي ببريد.
با اين وصف، همچنان هر از چندي يك تبليغ بدون توجه به اصول اعلام شده ساخته ميشود و روي آنتن هم ميرود و اصولاً صدا و سيما و واحد بازرگاني اين سازمان نيز بدون آنكه به تبعات نمايش اين قبيل تيزرها بينديشند، منافع مادي را در اولويت قرار ميدهند. در اين شرايط چندان هم نبايد عجيب باشد كه يك مسابقه آمريكايي، سوژه يك آگهي بازرگاني ايراني شود.
./.